لازمه عرضىانگارى خشونت در دين توجه به آن در مواقع نادر و ضرورى
است كه بارزترين آن دفاع از كيان خود و به يارى مظلوم شتافتن و رهايى او از دست
ظالم است. استاد درباره نيمنگاه اسلام به خشونت- البته با هدف مقدس- مىگويند:
محبت تنها داورى علاج بشريت است، در مذاقها و مزاجها، خشونت نيز
ضرورت دارد و مبارزه و دفع و طرد لازم است. اسلام هم دين جذب و محبت است و هم دين
دفع و نقمت[2].
البته نكته ظريف بازگشت نقمتها و خشونتهاى اسلام به محبتهاست كه
نگاه واقعبينانه مىطلبد:
ممكن است بگوييم: نقمتها نيز مظاهرى از عواطف و محبتهاست[3].
شيوه عملى پيامبر اكرم توجه به دو اصل مزبور است، چنانكه حضرت على
عليه السّلام شأن پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را شأن طبيب مىداند كه
ابتدا به «مرهمگذارى» مىپردازد و در صورت نااميدى از آن، به داغ كردن جاى زخم
(مطابق طب قديم) رو مىآورد:
طبيبّ دوّار بطبّه قد احكم مراهمة واحمى مواسمه[4].
استاد فرزانه در تبيين اين مطلب، نوشتهاند:
مقصود اين است كه پيغمبر دو گونه عمل مىكرد: يك نوع عمل پيغمبر
مهربانى و لطف بود. اول هم «احكم مراهمه» را ذكر مىكند. يعنى: عمل اول پيغمبر
هميشه لطف و مهربانى بود، اما اگر به مرحلهاى مىرسيد كه ديگر لطف و مهربانى و
احسان و نيكى سود نمىبخشيد، آنها را به حال خود نمىگذاشت، اينجا بود كه وارد
عمل جراحى و داغ كردن مىشد[5].