4- بازگشت حق تقدم اكثريّت عددى- از آن جهت
كه اكثريّت است- به اقليّتى كه در نتيجه اعمال قدرت و زور از طريق اكثريّت و سلب
آزادى از اقليّت و محروميّت آن، به وجود آمده است.
5- ركود جامعه و توقف آن در يك حالت جمود اخلاقى و فرهنگى و ايجاد
سنن نامطلوب در ملّيتهاى عقب افتاده.
6- بازشدن راه سلطه اجانب بر كشور از طريق اكثريّت ناآگاه و يا خائن.
7- ظلم به افراد دانشمند و آگاه كه رأى ايشان با افراد ناآگاه و
بىتجربه و بىسواد يكسان به حساب خواهد آمد و اين بزرگترين خطر را در بر خواهد
داشت و تكثير عدد بدين وسيله اين اشكال را بر طرف نخواهد كرد در حالى كه رأى يك
دانشمند آگاه مىتواند ارزش رأى ملّتى را داشته باشد.[1]
8- لزوم عمل به خواست اكثريّت هر چند بر خلاف مصلحت باشد مانند خواسته شرابخوارى،
قماربازى و آزادى فحشا و امثال آن، با اينكه با منطق عقل به هيچ وجه سازگار نيست و
لذا اسلام مصلحت را در نظر مىگيرد نه خواست اكثريّت را و عموما اكثريّت ناآگاه در
قرآن كريم مورد مذمّت قرار گرفته است.
اسلام و اشكالات فوق
(1) اين اشكالات در روش دموكراسى مطلق (دموكراسى منهاى اسلام) به
وجود مىآيد. و امّا اسلام تمام اين مشكلات را پيشبينى مىكند و دموكراسى اسلامى،
« ابراهيم( به تنهايى) يك امّت
بود مطيع فرمان خدا و خالى از هر گونه انحراف و هرگز از مشركان نبود».
ممكن است كه اطلاق« امت» به جناب
ابراهيم عليه السّلام به اين سبب باشد كه آن حضرت در آن زمان كه هيچ خداپرستى در
محيطش نبود و همگى در منجلاب شرك و بتپرستى غوطهور بودند، تنها موحّد و يكتاپرست
بود، پس او به تنهايى امّتى و مشركان محيطش، امّت ديگر بودند.