(1) منظور از «ولايت اذن» حق نظارت و مرجعيّت در امور و حوادثى است
كه با شركت خود مردم قابل اجراست، ولى در عين حال- براى حفظ نظم- بايد زير نظر ولى
امر انجام گيرد؛ مانند به مصرف رساندن برخى از اموال بيت المال از قبيل مجهول
المالك و سهم امام عليه السّلام و به قولى زكات و يا اموال شخصى مانند تقاص دائن
از اموال مديون و يا برخى از كارهايى كه وظيفه عموم است، ولى با اذن ولىّ مانند
تجهيزات ميّتى كه ولىّ خاصّ نداشته باشد و امروزه مانند اجازه گرفتن در ساختن
منازل شخصى به لحاظ مصالح عمومى و امثال آن از امور حسبيه.
براى توضيح بيشتر، مىتوان گفت كه كليه امور و كارهاى جارى در كشور
به سه نوع تقسيم مىشود:
1- كارهايى كه مخصوص رئيس كشور و يا هيأت دولت و يا فرد حاكم است كه
مستقيما بايد خود آنان انجام دهند و وظيفه عموم مردم نيست، مگر آنكه از طرف مقامات
مربوطه به افرادى واگذار شود؛ مانند رسيدگى به امور قضايى و اجراى حدود و كيفر
متخلّفين و بالأخره كليه امور اجتماعى كه مربوط به اداره كل كشور است (كارهاى
دولتى مانند كارهاى: سياسى، اجتماعى و غيره).
2- كارهايى كه مربوط به خود افراد است، از نظر وظايف شخصى بايد آن را
انجام دهند و ارتباطى به دولت ندارد؛ مانند كليه معاملات روزمرّه و فعاليتهاى شخصى
و