بسيارى از اين افراد به طور تمام وقت كار
مىكنند و بسيارى از آنها داراى فرزند نيز هستند. بررسى جديدى كه توسط مركز مشترك
مطالعات مسكن دانشگاه هاروارد صورت گرفته است، نشان مىدهد كه در سال 1996؛ 6
ميليون خانوار كم درآمد بيش از 50 درصد درآمد خود را بابت اجارهبها پرداختهاند.
بنا به همين مطالعه، وضعيت به سرعت رو به وخامت است.[1]
مشكل بتوان درباره اهميت خانه در ساختار زندگى خانوادگى اغراق كرد.
محل سكونت ثابت، امن و داراى قيمت مناسب، بزرگسالان را بر سرِ كار، فرزندان را در
مدرسه و شبكه اجتماع را برقرار نگه مىدارد. به رغم اين مزاياى سحرآميز، يك خانه
امن به طور روز افزون از دسترس كارگران آمريكايى خارج مىشود.
ديگر فقط فقيران و نيمهفقيران نيستند كه تحت فشار قرار دارند،
بسيارى از خانوادههاى جوان نيز در حال روبهرو شدن با مشكل جهت تأمين مسكن هستند.
اين امر به طور عمده به دليل آن است كه هزينه مسكن بسيار سريعتر از دستمزدها
افزايش يافته و دولت ديگر براى كاهش اين بار پا پيش نمىگذارد. قيمت ميانگين براى
يك خانه نو در سال 1978، 2/ 3 برابر درآمد ميانگين بود؛ در سال 1994، بهاى يك خانه
به 2/ 4 برابر در آمد افزايش يافته است. در سال 1993؛ 64 درصد از خانوادههاى
داراى فرزند مالك يك خانه بودند كه پايينتر از رقم 70 درصدِ مربوط به سال 1978
است. كاملًا روشن است كه درصد تملك خانه براى خانوادههاى بدون