«بين معاويه و امام حسن نامههايى مبادله شد. حسن عليه السّلام در
اين نامهها بر استحقاق خود به خلافت احتجاج كرد و بر كسانى كه بر پدرش پيشى
گرفتند و خلافت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را به زور از چنگ آنان ربودند يورش
برد.»[2]
امام حسن عليه السّلام در نامهاى به معاويه، بعد از اين كه مجاهده
قريش پس از رحلت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را با اهل بيت عليهم السّلام
گوشزد كرده، چنين مىنويسد:
«و قد تعجّبنا لتوثّب المتوثبين علينا فى حقّنا و سلطان نبينا صلّى اللّه
عليه و آله ... فأمسكنا عن منازعتهم مخافة على الدين ان يجد المنافقون و الاحزاب
بذلك مغمزا يثلمونه به ... و بعد فان امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام
لما نزل به الموت
[1] - ينابيع الموده، ص 21؛ امالى مفيد، ص 349؛ مروج
الذهب، ج 2، ص 432؛ حياة الحسن، ج 1، ص 153؛ امالى طوسى، ج 1، ص 121؛ آل ياسين،
صلح الحسن عليه السّلام، ص 59؛ جمهرة الخطب، ج 2، ص 17 از مسعودى.