برنگشت، بلكه اين عمل را گناه بخشوده رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله خواند.[1]
9. عمر بن عبد العزيز گفت: «آگاه باشيد! آنچه ابو بكر و عمر سنّت
كردهاند، دين است؛ ما به آن عمل كرده و مردم را به انجام آن دعوت مىكنيم.» متقى
هندى اضافه، كرده: «آنچه را ديگران سنت كردهاند، به خدا واگذار مىكنيم.»[2]
در كنز العمال دارد: «فتواى عمر سنت است.»
10. در حادثه ديگرى عمر از مخالفت با پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و
آله برنگشت، تا اين كه مردى به اين آيه شريفه استدلال كرد:
11. روايت! كردهاند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «بر شما
باد عمل به سنّت من و سنّت خلفاى راشدين!»[4]
شافعى در حجّيت اقوال ابو بكر و عمر، به اين روايت استدلال كرده است.
12. عثمان بن عفّان گويد: «سنت، تنها سنت رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله و سنت دو يارش (ابو بكر و عمر) است!»[5]
[1] - ر. ك: سنن ابى داوود، ج 4، ص 291؛ سنن بيهقى، ج
9، ص 310؛ تيسير الوصول، ج 1، ص 25؛ نهايه ابن اثير، ج 1، ص 283؛ الاصابه، ج 3، ص
388؛ الغدير، ج 6، ص 310 و 319( نقل از:
منابع پيشين و الاسماء و الكنى، ج
1، ص 85).
[2] - كنز العمال، ج 1، ص 332 با رمز« كر»؛ كشف الغمه،
ج 1، ص 6. در نامه عمر بن عبد العزيز به ابو بكر و محمد بن عمرو بن حزم آمده است:«
براى من احاديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بنويس كه نزد تو به ثبوت رسيده
و نيز احاديث عمر را ...»؛ سنن دارمى، ج 1، ص 126؛ در تقييد العلم، ص 105 و 106 و
پاورقىهاى آن آمده است:« يا حديث عمرة بنت عبد الرحمن». وى يكى از زنان انصار است
كه بيشتر احاديثى كه نقل مىكند از عايشه است. ر. ك: تاريخ الخلفاء، ص 241.
[4] - ر. ك: الثقات، ج 1، ص 4؛ حياة الصحابة، ج 1، ص 12؛
شعرانى، كشف الغمه، ج 1، ص 6.
[5] - سنن بيهقى، ج 3، ص 144؛ الغدير، ج 8، ص 100، نقل
از: بيهقى. براى ديدن روايت صالح بن كيسان و زهرى، ر. ك: تقييد العلم، ص 106 و 107
و نيز طبقات، ج 2، ص 135.