اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 172
مهدى (عج)، تنها نابودى ظلم و ستم و از بين بردن استثمارگران و
جبهه باطل باشد. پس از اينكه تمامى دولتهاى نامشروع و فاسدان از بين رفتند و
غيريتى در ميان نبود (از نظر سياسى) و جوامع از لوث وجود اهريمنان و بدكرداران پاك
شدند، ديگر نيازى به دولت نيست. آن حضرت بر سراسر جهان مسلط مىشود و با نابودى
دولتهاى جائر و باطل و ريشهكن شدن اساس ظلم و جنايت، به اهداف خود دست مىيابد و
عدل و داد را در جهان مستقر مىسازد. از آنجايى كه ديگر دولت مخالفى وجود ندارد،
پس او نيز دولتى تشكيل نمىدهد؛ چنانكه در بحثهاى سياسى آمده است: «امر سياسى
بستگى به تنوع و تكثّر دارد ... تنوع و تكثّر، ناشى از وجود دولتهاى بسيار و
قلمروهاى فرمانفرمايى جداگانه بسيار است كه بالقوه تهديدى براى همديگر هستند. دولت
فقط زمانى موجوديت سياسى پيدا مىكند كه اين امر صادق باشد. اگر زمانى دولتى
جهانشمول به وجود آيد، ديگر اين دولت موجوديتى سياسى نخواهد داشت؛ چون ديگر
«غيرى» نخواهد بود كه در برابر آن اين دولت بتواند خود را تعريف كند»[1].
اين فرض در نكاتى چند قابل پژوهش و بررسى است.
1- 1. انتقام
يكى از انگارههايى كه در مورد قيام حضرت مهدى (عج) بيان شده، بحث «انتقام»
است و از ايشان با عناوين منتقم، انتقامگيرنده خون حسين عليه السّلام،
انتقامگيرنده از دشمنان خدا، منتقم خون تمامى امامان، مظلومان و ... ياد شده است.
حتى شعار ياران مهدى (عج) «يالثارات الحسين» (اى خونخواهان حسين عليه السّلام)
است. درباره انتقام و خونخواهى حضرت مهدى (عج) و گستره آن، تفسيرى دقيق و روشن
ارائه نشده است. در روايات و تفسير بعضى از آيات، اين انگاره و بعضى از ابعاد آن
مطرح گشته است.
در روايت مشهورى وارد شده است: «قائم ما وقتى قيام مىكند، خون حسين
را