اسم الکتاب : اوضاع سياسى اجتماعى و فرهنگى شيعه در غيبت صغرى المؤلف : حسين زاده شانه چى، حسن الجزء : 1 صفحة : 81
پديد آورد كه حاكميت خليفه عباسى را پذيرا
نبود و خطرى جدّى براى خلافت عباسى بهشمار مىرفت. صفاريان اقدامات چندى براى
تسلط بر عراق و براندازى خليفه عباسى ترتيب دادند كه با موفقيتى همراه نبود.[1] عمرو بن ليث (حكومت 265- 287 ق) كه
به جاى برادر حكومت را به دست گرفت، به امتيازاتى كه خليفه در نواحى شرقى به وى
داده بود، بسنده نكرد و خواستار حكومت بر نواحى بيشترى بود.
عمرو در سال 287 ق در نبردى براى تصرف ماوراء النهر، به اسارت امير
سامانى درآمد و به بغداد فرستاده شد. امير صفارى اندكى بعد از دنيا رفت و قدرت
صفاريان به يكباره فرو پاشيد و جانشينان او نتوانستند قدرت و نفوذ پيشين را تجديد
كنند. قلمرو حكومت صفاريان با گسترش نفوذ اميران سامانى به تدريج محدودتر و به
نواحيى از سيستان منحصر گرديد. اميران صفارى تا قرن ششم هجرى در سيستان امارت
داشتند و به تدريج توسط دولتهاى قدرتمند مجاور از ميان رفتند.[2]
سامانيان (261- 389 ق)
اميران سامانى از خاندانهاى قديمى بودند كه در سمرقند و بخارا امارت
يافتند. آنان نخست تحت فرمان طاهريان (حكام خراسان) و در تابعيت خليفه عباسى بودند
تا با قدرت يافتن يعقوب صفارى و برچيده شدن دولت طاهريان از خراسان، اميران سامانى
نيز به نوعى خودمختارى دست يافتند. در آغاز غيبت صغرى امير نصر سامانى (حكومت 250-
279 ق) از جانب خليفه عباسى بر تمام ماوراء النهر حاكميت يافته بود. جانشين او،
اسماعيل سامانى (حكومت 279- 295 ق) توانست در نبردى، صفاريان را شكست داده و از
همين زمان (287 ق) صفاريان با بسط قدرت خويش در نواحى شرقى، بيش از پيش از تابعيت
عباسيان