اسم الکتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) المؤلف : فوزى، يحيى الجزء : 1 صفحة : 188
او رمز قدرت و عظمت كشور را «بازگشت به خويشتن خويش» و
«خودباورى» مىشمرد و شرط آن را تحقق اين امر مىدانست كه افراد يك جامعه بفهمند
ما هم خودمان موجوديتى داريم كه آن موجوديت در فرهنگمان تبلور يافته است.[1]
وى دراينباره مىافزايد:
ماها الان خودمان را گم كردهايم؛ مفاخر خودمان را الان گم كردهايم.
تا اين گمشده پيدا نشود، شما مستقل نمىشويد؛ بگرديد پيدايش كنيد.[2]
امام علت انحطاط جوامع و عقبماندگى ملل شرق و زمين را همين امر
مىدانست ومعتقد بود غرب با انگيزه تسلط بر شرق و با طرح ايدئولوژى يكسانسازى سعى
كرد آنها را از هويت خود بيگانه و تهى سازد و به آنها تلقين كند كه در همه امور
نيازمند غرباند. القاىاين تفكر، خودباورى و اعتماد به نفس ملل جهانسوم را
خدشهدار كرد و آنها را آمادهپذيرش سلطه فرهنگى و درپى آن سلطه سياسى و اقتصادى
غرب نمود. امام در همينباره مىگويد:
غربىها كوشش كردهاند كه ما را از خودمان بىخود كنند؛ ما را ميان
تهى كنند؛ به ما اين طور بفهمانند و فهماندند كه خودتان هيچ نيستيد و هرچه هست،
غرب است و بايد رو به غرب بايستيد.[3]
ايشان در ادامه سخنان خود به تأثير تفكر يكسانسازى تجددگرايان در
جهانسوم مىپردازد و ضمن اشاره به مبانى نظرى تكاملگراها مبنى بر اينكه نژاد
غربى، نژاد برتر و غرب ايدهآل جوامع بشرى است، معتقد است تمامى تلاش آنان اين
بوده كه به ما بباورانند:
ما از خودمان هيچ نداريم و بايد همه چيز، علم، تمدن، قانون و پيشرفت
را از آنان بگيريم.[4]
وى مىافزايد: «اينها با تبليغات خودشان ما را همچون به غرب
بازگرداندند وغربزده كردند كه همه چيز خودمان را، همه مفاخر خودمان را يادمان
رفت؛ براى خودمان ديگر چيزى