اسم الکتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) المؤلف : فوزى، يحيى الجزء : 1 صفحة : 122
حاكم اسلامى عقلًا و شرعاً مىبايد عالم، عادل و با قوانين
شريعت، كاملًا آشنا باشد. بر اين اساس، وى بر ضرورت حاكميت فقهاى عادل در حكومت
اسلامى تأكيد دارد و از آن به «ولايتفقيه» ياد مىكند.
1. مفهوم ولايتفقيه و پيشينه آن
ولايت از ريشه ول- ى (و- ل- ى) برگرفته شده كه معانى متعددى دارد؛
همچون دوستى، سرپرستى، پيروى، تصرف، دست يافتن بر چيزى و تصرف كردن در آن، امارت،
پادشاهى و تدبير. اما در اصطلاح فقه سياسى، ولايت را تصدى و سرپرستى امر (تولى
الأمر)[1] معنا
كردهاند. برهمينپايه، ولايتفقيه به معناى پذيرش صلاحيت فقها در سرپرستى امور
سياسى جامعه اسلامى است.
اختيارات فقها در دوران غيبت، يكى از مباحث مهمى است كه بيشتر فقهاى
شيعه بدان پرداختهاند. اين در حالى است كه پيشينه فقها نيز بر اهميت جايگاه فقيه
در دوران غيبت تأكيد دارند، اما در مورد ميزان اختيارات فقيه در اين دوران
اختلافنظر هست: بسيارى از فقها ميزان اختيار فقيه را در امور حسبيه (افتاء، قضاء
و امورى كه شارع به ترك آنها راضى نيست) مىدانند و برخى ديگر نيز اين اختيارات را
گستردهتر دانسته و امر رهبرى سياسى امت در دوران غيبت، يعنى «ولايت امت» را نيز
بر عهده فقها نهادهاند. يكى از فقهايى كه در تاريخ فقه سياسى شيعه، مباحث
ولايتفقيه را در مجموعهاى منسجم گردآورده و مورد بحث قرار داده، ملا احمد نراقى
است.[2] او فصل
جداگانهاى از كتاب عوائد الايام را به مسئله ولايتفقيه اختصاص داده است.
كتاب عناوين نيز كه ميرفتاح حسينى مراغى آن را در سال بعد از تأليف
عوائد الأيام نگاشت، اين مبحث را پىگرفت. همچنين مباحث مختلف كتاب جواهر الكلام
در اين باب و نظريات شيخ انصارى در كتاب المكاسب در دو قرن دوازدهم و سيزدهم،
دراينباره به رشته تحرير درآمد.