اسم الکتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى المؤلف : حسينى فر، رضا الجزء : 1 صفحة : 111
جامعه بىتفاوت باشد؛ بلكه تصور تفكيك ميان حيطه دين و سياست،
قابل تصور نيست؛ چراكه بىگمان، مسائل سياسى در تربيت و پرورش انسانها سهم
بهسزايى دارد و در اين صورت، بخشى از حيطه دين شمرده مىشود.
با اين حساب بايد ديد تعريفى كه امامخمينى با نگاه دينى خود از
سياست دارد چيست و ديگر تعاريف را چگونه ارزيابى مىكند. امامخمينى سياست مورد
تأييد اسلام را چنين تعريف مىكند:
سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد؛ تمام مصالح جامعه
... و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد، و اينها را هدايت كند به طرف آن
چيزى كه صلاحشان است ... و اين، مختص به انبيا و اولياست و بهتبع آنها به علماى
بيدار اسلام.[1]
اين تعريف توجه ما را به چند نكته مهم جلب مىكند:
1. سياست، نوعى هدايت است؛ نه ابزارى براى سلطه و بهدست آوردن قدرت؛
بنابراين سياستمدار بايد دغدغه هدايت جامعه را داشته باشد.
2. سياستمدار بايد مصالح كل جامعه را در نظر داشته باشد، نه شخص،
گرايش، سليقه، حزب يا گروه خاصى را.
3. سياست، در چارچوب دين معناى صحيح خود را مىيابد.
4. تنها كسانى كه داراى صلاحيتهاى لازم هستند حق دارند در اين
جايگاه قرار گيرند.
از نظر امامخمينى، نبود هريك از اين ويژگىها، پيامدهايى براى جامعه
به دنبال دارد كه پذيرش آنها جامعه را از اهداف عالى انسانى جدا مىسازد:
پيامد نخست: اينكه سياست بهدست كسانى
بيفتد كه آن را نه براى هدايت