اسم الکتاب : اصطلاحات سياسى، فرهنگى المؤلف : قدوسى زاده، حسن الجزء : 1 صفحة : 38
مدرنيته (انسان محورى، سكولاريزم، عقلانيت
تجربى و محدوديت سعادت بشرى در زندگى به سبك غربى) كه در طول چند قرن پس از رنسانس
شكل گرفته و ذهنيت و نظام معنايى زندگى را به نوعى خاص شكل داده بود، به تدريج
متزلزل گرديد. يعنى بسيارى از افراد به اين باور رسيدند كه انسان نمىتواند هر
كارى را انجام دهد و عقل او قادر به شناخت همه چيز و حل و فصل تمام امور اجتماعى،
فردى، سياسى و ... نيست.
بنابراين اصول اساسى مدرنيته و در رأس آنها انسان محورى زير سؤال رفت
و دنياى غرب با فقدان يك نظام معنايى مسلط و غالب مواجه شد. در چنين شرايطى انسان
غربى آرامش و اطمينان خود را از دست داد و دستخوش بحران معنا گرديد.
نظريه برخورد يا جنگ تمدنها نظريهاى است كه توسط ساموئل هانتينگتون
در سال 1993 مطرح گرديد. بر اساس اين نظريه هانتينگتون نه تنها پايان جنگ سرد را
پايان مناقشات ايدئولوژيك نمىداند، بلكه آن را سرآغاز دوران جديد برخورد تمدنها
مىانگارد و براساس آن، بسيارى از حوادث و رخدادهاى جارى جهان را بهگونهاى تحليل
مىكند تا در جهت تحكيم انگارهها و فرضيات نظريه جديدش قرار گيرند.
وى تمدنهاى زنده جهان را به هفت يا هشت تمدن بزرگ تقسيم مىكند
(تمدنهاى غربى، كنفوسيوسى، ژاپنى، اسلامى، هند، اسلاو، ارتدكس، آمريكاى لاتين) و
خطوط گسل ميان اين تمدنها را منشاء درگيرىهاى