مراجعه مىشود.
نظير اين استدلال قبلًا در غنا در قرآن از قول فاضل نراقى ذكر شد كه به تفصيل پاسخ
داديم.
نتيجه: هيچ دليلى
بر استثناى غنا در ذكر و مانند آن نيست؛ بنابراين در اطلاق حرمت غنا داخل مىشود و
حرام است.
تبصره سوم
يكى از
مواردى كه استثنا كردن آن از مطلقات تحريمِ غنا، مورد بحث است غنا در مرثيه است.
مثلًا مرثيه خواندن براى امام حسين يا ساير امامان (ع) يا يكى از علماى ربانى با
آهنگ غنا.
به محقق
اردبيلى در شرح ارشاد[1] نسبت
دادهاند كه وى قائل به اين تفصيل است و براى ادعاى خود به پنج دليل و مؤيد
استدلال كرده است كه به سه دليل اشاره مىشود:
1. ميان
عمومات استحباب بكا و ابكا و تباكى و مرثيهسرايى در عزاى حضرت سيد الشهدا (ع) و
ساير اولياى دين، با مطلقات تحريم غنا، عموم من وجه است و در خصوص مرثيه غنايى
تعارض و تساقط مىكنند و جاى اصل برائت و جواز است.
پاسخ: پاسخ ما
همان است كه قبلًا در قرائت قرآن آورديم و در غنا در ذكر هم اشاره شد.
2. حرمت
غنا صرفاً به خاطر طرب (مطرب و شادى آور بودن) است و در مرثيه طربى نيست بلكه
سراسر حزن و غم و ناله و اندوه و اشك است. بنابراين وجهى ندارد كه حرام باشد.
پاسخ: طبق
روايات، ذات غنا (صوت مخصوص) حرام است و مواد و مضامين دخالت ندارد و نيز طرب آور
بودن هم دخيل نيست، آرى شأنيت بايد باشد، كه در آهنگ خاص وجود دارد، ولى ممكن است
مضامين كلمات (مظلوميت، شهادت، ارباً ارباً و ...) مانع از فعليت طرب باشد.
بنابراين فرقى ندارد؛ مخصوصاً اگر طرب را به معناى اعم بدانيم (خفّت و سبكى روح كه
در اثر سرور يا غم عارض مىشود) اين را