1- هركس به
گوينده اى گوش فرا دهد، مثل اين است كه تسليم او شده و گوش و ذهن و فكر خود را در
اختيار او قرار داده و تحت تأثير او قرار مى گيرد و اختيار خود را به او سپرده كه
به مسئله تأثير پذيرى انسان از سخنان و كلام و نوا و حركات و هنر ديگران مربوط مى
شود.
موضوع
تأثير پذيرى انسان در برابر ديگران به ويژه در رابطه با تأثير گفتار ديگران در
انسان و مجذوب و اثر پذيرى جسم و جان انسانهاست و اينكه لازم است در اين رابطه
مراقبتهاى لازم انجام پذيرد و انسان چشم و گوش و فكر و جان خود را در اختيار
انسانهاى الهى و معلم خير و اولياء خداوند قرار دهد تا همه چيز او نورانى و الهى
باشد؛ نه شيطانى و نفسانى.
موضوع
علم و دانش و نقش و جايگاه معلم است كه بايد مراقبت شود تا انسان تحت تأثير ديو و
دَدْ قرار نگيرد و علم و تعلم او ربانى باشد؛ نه نفسانى.
3-
بدعتگذارى در دين است كه امام (ع) با قاطعيت با آن برخورد فرموده است. از باب
مثال نوع بدعت آن است كه بر خلاف ما انزل الله و حكم الهى ما هر يك عنوان ديگرى را
منطبق نموده و بالعكس كه در نتيجه حكم تغيير كند. مثل اينكه بگوييم فقّاع حرام
نيست و يا فلان چيز بر خلاف حكم ما انزل الله حرام است يا حرام نيست.