پاسخ
امام (ع) به سئوال «كيف أصبحت يابن رسول الله (ص)»؟
«أصبحنا
فى قومنا مثل بنى اسرائيل فى آل فرعون يُذبّحون ابنائنا و يستحيون نسائنا ... أصبح
خير البريّة يلعن على المنابر».[2]
آرى!
اين تصوير دهشتناك همه در برابر ديدگان سيد الساجدين (ع) بود!
خيمههاى
سوخته، يتيمان آواره، اسراى زجر ديده، بدن هاى غرق به خون، جنازههاى برخاك ريخته،
سرهاى از بدن بريده، تنهاى بدون سر، سرهاى در تنور خولى، بر بالاى نيزه، در برابر
محمل و كجاوه، در كنيسه ى كوفه، در برابر عبيدالله، ايتام به زنجير آويخته،
كودكانى كه صدقه بر آنان حرام است، گريه مردم كوفه، خطبه ى حضرت زينب (ع)، شام
غريبان اطفال حسين (ع)، قرآن هاى پاره پاره، قرآن ناطق بر بالاى نى، سوره هاى ورق
ورق شده، تشنگى و عطش، اسارت و مظلوميت آل الله، شتران بى جهاز و اسارت آل البيت
(ع)، زخم زبان هاى منافقان، خرابه ى شام، استقبال از كاروان اسرا در مدينه.
آه!
امام سجّاد و زين العباد (ع) او كه در روز ولادتش ابو الاسود دئلى سروده بود: