غفلت و
مداهنه و سازش و مصانعه و وابستگى به دنيا پرهيز كرد تا مشمول لعن خداوند قرار
نگيريم.
بنى
اميه با اسلام ناب محمدى (ص) معارضه داشتند و سخن آنها اين بود كه
«و الله إلا دفناً دفناً»[1]
آنها مى خواستند اسلام را دفن كنند؛ آنها بودند كه «لعبت
هاشم بالملك» را مى خواندند و آنها بودند كه مى گفتند
«تلقفّوها تلقّف الكرة».[2]
مانند
توپ
و چوگان، خلافت را در ميان خود بچرخانيد، به خدا قسم نه وحى آمده و نه رسالتى!
اكنون
امام سجّاد (ع) بايد ابعاد اسلام را روشن كند و در صورت نياز ماهيت آنان را در سخت
ترين شرائط افشا كند و از دشمنى باند اموى با اسلام و قرآن و اهل البيت (ع) پرده
بردارد و ابعاد جنايات آنها را برملا سازد و چهره اسلام واقعى و اصيل را از چهره ى
مدعيان دروغين و حيله باز و دغلكار روشن سازد و اين رسالت بزرگى است كه به دوش
امام سجّاد (ع) و اهل البيت (ع) بعنوان پاسداران واقعى اسلامى و اسلام مجسم و قرآن
ناطق افتاده تا حقيقت اسلام از دست نرود و مطلّا بهجاى طلا به خورد مردم داده
نشود.
ترسيم
سيره و سلوك نورانى اهل البيت (ع) در منطق و منش امام سجّاد (ع)
امام
سجّاد (ع) در ترسيم چهره ى نورانى اهل البيت (ع) و بيان ابعاد گوناگون سيره و
زندگى آن بزرگواران و بيان اسلام اهل البيت (ع) و تمايز آن با ديگر مدعيان و
منافقان و جاهلان نقش بسزايى داشتند.
[1] . عبدالحميد بن هبة الله ابن ابى الحديد، شرح نهج
البلاغة، تحقيق: محمد ابوالفضل ابراهيم، قم: مكتبة آية الله المرعشى نجفى، 1404 ق،
ج 5، ص 130.