اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 55
ثالثا: راوى
اين حديث كه فليح است مىتوان گفت: او به اتفاق ضعيف است. ابن مدينى، يحيى،
ابوحاتم، ابوداود، نسائى و عقيلى او را تضعيف كردهاند و ابن معين از ابوكامل نقل
كرده كه گفته است: ما او را متهم مىدانستيم، و ابن معين او را با ابن ابىاويس كه
متهم است مساوى قرار داده و همچنين گفته است: در حديث، از سه نفر بايد پرهيز شود و
فليح را از آنها خوانده است.[1] نسائى و
عقيلى همچنين او را در كتب ضعفا ذكر كردهاند.[2]
ولى در بعضى اسانيد به جاى فليح مالك بن انس ذكر شده است و سند آن نيز ضعيف است؛
زيرا اولا: راوى اصلى فليح است. ثانيا: در سندى كه مالك است، راوى از ابوسعيد خدرى
عبيد بن حنين است، حال آنكه در اسانيد ديگر عبيد حديث را از بسر بن سعيد روايت
كرده است، در سند مالك كه عبيد راوى از ابوسعيد خدرى است هيچ كسى او را جزء راويان
از ابوسعيد خدرى نخوانده و او تنها همين يك حديث را آن هم «معنعن» از ابوسعيد خدرى
روايت كرده است. ابن حجر در شرح حالش ابوسعيد بن معلى را اسم برده است كه عبيد از
او حديث روايت كرده است و با اين حال بيان نكرده كه او از ابوسعيد خدرى نيز حديث
شنيده باشد، بنابر اين، اين سند مرسل و منقطع است. در بعضى سندها راوى حديث را از
عبيد و بسر با هم از ابوسعيد خدرى روايت كرده كه راوى آن فليح است و چنانكه
ملاحظه كرديد دارقطنى نيز گفت كه اين حديث از فليح است.
اما
اضطراب در متن: 1. به حضرت نسبت داده كه فرمودهاند: اى ابوبكر، گريه مكن. اين لفظ
تنها در همين روايت بخارى آمده و در جاى ديگر وجود ندارد.
[1] . تهذيب التهذيب، ج 8، ص 273، رقم 553؛ ميزان
الاعتدال، ج 3، ص 365، رقم 6782.
[2] . الضعفاء والمتروكين، ص 226، رقم 486؛ الضعفاء
الكبير، ج 3، ص 466، رقم 1522.
اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 55