اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 419
شخص پست و
ذليل بررسى كنى (كه مىگويد: «مسلمانان اتفاق دارند بر اينكه از مرده سؤال و طلب
يارى نمىشود چه آن مرده پيامبر باشد و چه شيخ و غيره») به فجور، دروغ و
بهتانگويى و به خبيثترين مردم بودنش و به اينكه او هيچ اعتقادى ندارد يقين خواهى
كرد. و اين عادت اوست كه (به دروغ) ادعاهاى اتفاق و اجماع يقينى مىكند (و
مىسازد) ....»[1]
44.
قاضى القضات نجم الدين عمر بن حجاج بن احمد سعدى شافعى (متوفاى 830 ه. ق.)
او
در پاسخ به سؤالى كه در باره ابن تيميه بوده گفت: وى يك عالم ديندارى بوده، ولى
در مسائل گوناگونى از راه حق خارج شد و با حكم شرع زندانى شد. عُجب و خودباورىاش
او را به تجسيم (جسم دانستن خداوند) كشانيد؛ تجسيمى كه يهود آن را پايهريزى كردند
و به خداى يگانه (با جسم دانستن او) شريك قائل شدند. پيروانش در حق او غلو كرده و
او را از همه امامان و علماى امت اسلامى مقدمتر دانستند. حاكمان اسلامى او را
زندانى كردند. در دمشق ندا داده شد كه به سخن وكتب او نگاه نكنيد. سپس پيروان او و
هر كه هم رأى و عقيده او بود فرار كرد. خيلى جاى تعجب است از جاهلان حنبلى اين
زمان كه اگر به آنها گفته شود: «ابن تيميه خطا كرد» غضبناك مىشوند، ولى اگر
گفته شود: «شافعى، ابو حنيفه، مالك و احمد» خطا كردند غضبناك نمىشوند. خدايا،
شاهد باش كه من از تمام كسانى كه تو را جسم مىدانند و تشبيه مىكنند و از حلولى،
اتحادى، زنديق وملحد بيزارى مىجويم! و من بيزارم از هر كسى كه از زيارت قبر سرورمان
پيامبر