responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس    الجزء : 1  صفحة : 374

خواهد بود كه در آن براى هميشه خواهد ماند و خداوند بر او غضب مى‌كند او را لعنت مى‌كند و براى او عذاب عظيمى آماده كرده است.»

اين قبيل آيات نزد ابن تيميه هيچ ارزشى ندارد كه باز از يزيد و معاويه كه هزاران مؤمن و مسلمان و صحابه را به قتل رسانده‌اند دفاع مى‌كند و آن‌ها را اهل بهشت معرفى مى‌كند. ولى عمل اميرالمؤمنين عليه السلام را كه اسلام عزيز جنگ با آن حضرت را جنگ با خداى متعال و پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله معرفى كرده است، به فرعون تشبيه مى‌كند كه در گذشته اشاره شد.

معاويه وامر يزيد به قتل اهل مدينه‌

بايد دقت داشته باشيم كه معاويه بارى بسر بن ارطاة را در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام سال چهلم به مدينه فرستاد تا مردم آن را بترساند و براى او بيعت بگيرد[1] وبار دوم نيز مضافا بر اين‌كه يزيد را بر سر مردم با زور وقتل مؤمنين حاكم قرار داد، به يزيد امر كرد تا به وسيله مسلم بن عقبه مردم مدينه را از سر راهش بردارد.

قال جويرية: سمعت أشياخ أهل المدينة يحدثون: أن معاوية لما حضرته الوفاة دعا ابنه يزيد فقال له: إن لك من أهل المدينة يوماً فإن فعلوها فارمهم بمسلم بن عقبة فإنه رجل قد عرفنا (عرفت) نصيحته (لنا)، فلما

ملك يزيد ...؛[2] معاويه در دم مرگ به يزيد گفت: همانا تو با اهل مدينه روزى را در پيش خواهى داشت، پس وقتى آن‌ها چنين اقدامى را (عليه تو كردند) مسلم بن عقبه را بر جان آن‌ها بينداز، همانا او مردى است كه وفادارى‌اش براى ما را شناخته‌ايم ....

اين سند كاملا صحيح است و ابن حجر نيز آن صحيح دانسته است. بنابر اين خبر، معاويه نقشه‌ى اين غارت و قتل عام را به يزيد ترسيم كرده است.

ذهبى در باره يزيد مى‌گويد: «يزيد روزى مست شد وبرخاسته مى‌رقصيد. يك لحظه با سرش به زمين افتاد و سرش شكست وصورتش زخمى شد. سپس مى‌گويد: «يزيد شخص قوى وشجاع وداراى رأى و تصميم وناصبى، بد خلق وسنگدل بود. شراب مى‌خورد و اعمال زشت انجام مى‌داد. حكومتش را با قتل حسين شهيد آغاز كرد وبا واقعه حره به پايان رسانيد.»[3]

آرى چنان كه مى‌بينيد ذهبى كه يك شخص متعصب است و روزگارى شاگرد ابن تيميه نيز بوده، به ناصبى بودن يزيد تصريح مى‌كند.

عبد الله بن مطيع واصحابش به نزد ابن حنفيه وارد شدند واز او بركنارى يزيد از خلافت را خواستند، ولى او قبول نكرد. ابن مطيع به او گفت: «يزيد شراب مى‌خورد و نماز را ترك مى‌كند و حكم قرآن را زير پا مى‌گزارد ....»[4]

يادآور مى‌شويم كه اين عبدالله بن مطيع صحابه بوده است.


[1] . انساب الاشراف، ج 1، ص 366؛ تاريخ الطبرى، ج 4، ص 107؛ البدايه والنهايه، ج 7، ص 357؛ تاريخ ابن عساكر، ج 10، ص 153؛ تاريخ الصغير بخارى، ج 1، ص 141 با اختصار؛ الثقات ابن حبان، ج 2، ص 300؛ الاصابه، سير ذهبى. تفصيل اين خبر را ما در شرح حال ابوهريره در كتاب« امام بخارى وجايگاه صحيحش» ذكر كرديم.

[2] . انساب الاشراف، ج 2، ص 197؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 380؛ تاريخ خليفه بن خياط، ص 182؛ تاريخ ابن عساكر، ج 58، ص 104 فتح البارى، ج 13، ص 60؛ تاريخ ابن كثير، ج 8، ص 242.

[3] . سير الاعلام النبلاء، ج 4، ص 37 و 38.

[4] . سير اعلام النبلاء، ج 4، ص 40.

اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس    الجزء : 1  صفحة : 374
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست