responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على    الجزء : 1  صفحة : 342

دارد هر فردى از افراد باشد و هكذا رجل و...

مسئله چهارم.آيا اطلاق ناشى از وضع است؟

در مسألۀ اولى و ثالثه دانستيم كه اطلاق،در اعلام شخصى هم وجود دارد،به لحاظ احوال و هكذا در معرف به لام عهد و هكذا در اسماى اجناس و هكذا در اعلام اجناس و هكذا در اسماى نكره و هكذا در جملات.

فعلا بحث در اين است كه آيا اطلاق،در اين موارد متعدد بالوضع است يا به مقدمات حكمت؟

لا شك در اينكه اطلاق،در علم شخص و در معرف به لام عهد و در عام،به لحاظ احوالات افرادش،بالوضع نيست بلكه به مقدمات حكمت است.

و لا شك در اينكه اطلاق،در جملات هم،به مقدمات حكمت است لا بالوضع.

انما الكلام در اسماى اجناس و اسماى نكره و اعلام جنس است كه آيا اطلاق در اين‌ها بالوضع است يا به مقدمات حكمت؟در مسئله دو نظريه وجود دارد:

نظريۀ اول:مشهور علما تا زمان سلطان العلماء(صاحب حاشيه بر معالم الاصول كه در زمان شاه عباس اول،امر وزارت و صدارت به او تفويض شد و داماد شاه عباس بود و از تلامذۀ شيخ بهايى بود و در ايام شاه عباس دوم وفات يافت)مى‌گفتند كه اطلاق در اين‌ها بالوضع است،يعنى واضع،اسماى اجناس را وضع نموده براى ماهيت مطلقه به قيد ارسال و شيوع كه اطلاق و ارسال،جزء موضوع له است و موضوع له مقيد است.

1.اصل ماهيت،2.و مطلق بودن آن.

نظريۀ دوم:مشهور علما از زمان سلطان العلماء تا به امروز مى‌گويند:موضوع له اسماى اجناس،ذات ماهيت است با قطع‌نظر از هر قيدى حتى قيد اطلاق و ارسال و مطلق بودن اين‌ها به مقدمات حكمت است.

نتيجۀ دو قول:بنا بر قول اول،استعمال مطلق در مقيد،مجاز است و بنا بر قول دوم، استعمال،حقيقت است مطلقا.

اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على    الجزء : 1  صفحة : 342
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست