ب.و لا تقبلوا لهم شهادة ابدا،چه توبه
بكنند يا نكنند.
ج.و اولئك هم الفاسقون،چه توبه بكنند يا
نكنند.
در پايان فرموده:
إِلاَّ الَّذِينَ تٰابُوا
آيا اين استثنا،فقط از جملۀ اخيره
است و دو حكم قبلى به عموميت خودشان باقىاند يا اينكه استثنا از هر سه جمله است و
همۀ عمومات را تخصيص مىزند؟
مقدمات بحث:
الف.گاهى عود استثنا به جميع جملات
قبلى،محال و ممتنع است بلكه فقط مىتواند به اخيره برگردد؛مانند:اكرم العلماء و
اطعم المساكين الا الجهال منهم،كه اين استثنا فقط به مساكين برمىگردد نه به
علما،زيرا خروج جهال از علما،تخصصى است نه تخصيصى.
گاهى عود استثنا به جميع جمل سابقه،ممكن
است؛مثل آيۀ مذكور: وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ... و مثل:اكرم العلماء و جالس الفقراء و
اطعم المساكين الا الفاسقين منهم،كه عود استثنا به جميع ممكن است،چون در ميان هر
سه دسته،انسانهاى فاسق وجود دارند و بحث ما،در همين قسم است نه قسم قبلى.
ب.احدى از علما قائل به اين قول نشده كه
استثنا به جملۀ اخيره برنگردد ولى به جملات قبلى برگردد.اين برخلاف اسلوب و شيوۀ تكلّم
است.اگر كسى بحث دارد و يا مىگويد به اخيره فقط برمىگردد يا مىگويد به همه برمىگردد،كه
على كل حال به اخيره حتما برمىگردد.
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 307