اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 270
اينجا معلوم مىشود كه در واقع اكرام
همه را مىخواسته.
(لا يخفى كه اين اقسام را در جلد
ثانى،در مباحث حجت خواهند گفت و خود مصنف اين اقسام را قبول ندارد به جز قسم
رابع،ولى ما براى تبيين مطالب درسى گفتيم).
حال،با دانستن اين مقدمه،رمز امتياز
مخصص متصل و منفصل را بيان مىكنيم:
^ابتدا:يك كبراى كلى
^سپس:تطبيق آن بر ما نحن فيه
^سپس:نتيجهگيرى
اما كبراى كلى
هر كلامى كه از متكلم صادر مىشود(چه
عام باشد،چه مطلق و چه امر و چه نهى و...) مادامىكه متكلم از سخن گفتن فراغت
نيافته،حق دارد قيود مختلفى به كلامش بيفزايد و مخاطب حق ندارد قضاوت نمايد كه
مراد متكلم اين بوده يا ظاهر كلامش اين را دلالت دارد بلكه بايد صبر نمايد و
انتظار بكشد تا اينكه كلام به پايان برسد.
وقتى كه متكلم سكوت نمود به طورى كه
عرفا بگويند كلام به پايان رسيده و كلام بعدى جداى از قبل است،اينجا مىتواند
بگويد مراد شما اين بوده و ظاهر كلام اين است.(للمتكلم ان يلحق بكلامه ما شاء ما
دام متكلما).
آرى،در وسط كلام يك ظهور بدوى مراعى
پيدا مىشود كه اگر متكلم قرينهاى بر خلاف او تا پايان كلامش نياورد،همان ظهور
مستقر مىشود و الا اگر قرينهاى آورد، ظهور بدوى مىرود و ظهور ثانوى جاى آن مىآيد.
شاهد مطلب
لذا اگر قرينهاى بياورد كه مجمل
باشد،باعث مىشود كه كلام به طور كلى مجمل شود و ظهور در هيچ معنايى پيدا نكند.
اما تطبيق بر ما نحن فيه
عام كه از متكلم صادر مىشود،يك ظهور
بدوى در عموم پيدا مىكند.اگر به دنبالش بلافاصله مخصص را آورد،ظهور مراعى مىپرد
و ظهور در ما عدا الخاص پيدا
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 270