اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 221
خارج از بحث است.اختلاف مفهوم و منطوق
فقط بايد به ايجاب و سلب باشد ولى خود موضوع،در هر دو،يكى است.
اما بعض الشافعية گفتهاند:در عام من
وجه،همانطورى كه مادۀ افتراق از جانب موصوف داخل در بحث بود،همچنين مادۀ افتراق از
جانب وصف هم داخل محل بحث است.و گفتهاند:قضيۀ مذكوره مفهومش
آن است كه غير سائمه زكات ندارد، خواه ابل باشد و خواه غنم؛و از همين جمله ثابت
كردهاند كه پس ابل معلوفه زكات ندارد(استدلالى هم دارند كه ميرزاى قمى در قوانين الاصول
آورده است).
اين سخن شافعيه باطل است چون ابل موضوع
ديگرى است و غنم موضوع ديگر؛و جملۀ«فى الغنم السائمة»متعرض ساير موضوعات نفيا يا اثباتا نيست.
اقوال در مسئله
پس از بيان اين مقدمۀ
طولانى،حال مىپردازيم به بيان اقوال و نظريات در باب مفهوم وصف.مىفرمايد:گاهى به
دليل خاص و قرائن مخصوص ثابت شده كه جملۀ وصفى دلالت بر مفهوم دارد يعنى
دلالت مىكند بر انتفاى حكم عند انتفاى وصف.
مثل«مطل الغنى ظلم»كه قرينهاش تناسب
حكم و موضوع است و در درس بعدى توضيح خواهيم داد.
و گاهى به قرائن خاصى ثابت شده كه جملۀ وصفى
مفهوم ندارد.مثل مواردى كه وصف دارد،در مورد غالب باشد يعنى وصف آمده براى بيان
اكثر و اغلب افراد اين موضوع ولى حكم داير مدار اين وصف نيست وجودا و عدما تا
مفهوم داشته باشد يعنى با نبود وصف،حكم نابود مىشود،مثل آيۀ 23 از سورۀ نساء.در اين آيه،خداوند متعال،زنانى را كه ازدواج با آنان حرام است،بيان
مىكند و آنها را دو دسته مىكند:
1.محرمات نسبى.مثل:مادر،خواهر،عمه،خاله و...
2.محرمات سببى.مثل:مادرزن،خواهرزن،مادر رضاعى و...
حال،يكى از كسانى كه ازدواج با آنان
حرام است،عبارت است از: