اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 131
1.اصطلاح اول:تعبدى عبارت است از واجباتى كه قصد قربت در آنها معتبر است و
شرط صحت آنهاست به حيث كه اگر عمل بدون قصد قربت اتيان شود،صحيح نخواهد بود و از
عهدۀ مخاطب ساقط نمىگردد.مانند:نماز،روزه،خمس،زكاة و...
و قصد قربت،اقسامى دارد كه در مباحث
بعدى خواهيم گفت.يك نوعش عبارت است از قصد امتثال امر كه مكلف،عمل را به قصد
امتثال امر خداوند عالم اتيان مىكند.
توصلى عبارت است از واجباتى كه قصد قربت
در آنها معتبر نيست بلكه به هر قصدى كه اتيان شوند،مقصود مولى حاصل مىگردد چون
مطلوب،اصل وجود آنهاست نه ايجاد آنها قربة الى اللّه تعالى.مثل:انقاذ غريق،دفن
ميت،اداى دين و ازالۀ نجاست از مسجد و غيره.
البته در اينگونه واجبات،قصد قربت لازم
نيست،نه اينكه جايز هم نباشد؛خير، جايز است انسان همين عمل توصلى را به قصد قربت
امتثال نمايد و پاداش ببرد، اساسا مىتواند به كليۀ اعمال و افعال
و حركاتش رنگ الهى بدهد،خوابش،خوراكش و همۀ كارهايش را براى خدا و رضاى او
انجام دهد كه:صبغة اللّه و من أحسن من اللّه صبغة،و بر هر فعل پاداش بگيرد.
2.اصطلاح دوم:تعبدى يعنى آن تكاليف و واجباتى كه فلسفه و حكمتش براى ما
روشن نيست.مثل:وجوب جهر در قرائت در نماز صبح و مغرب و عشاء.و مثل:
وجوب اخفات در قرائت در ظهرين.اينها را
تعبدى گويند و وجه تسميهاش به تعبدى آن است كه ما ملاك و مصلحت آن را نمىدانيم و
فلسفهاش براى ما روشن نيست و صرفا از باب تعبد و تسليم در مقابل امر الهى انجام
مىدهيم.يعنى چون خداى حكيم فرموده اين عمل را انجام بده،ما هم انجام مىدهيم.تعبدى،به
اين معنا، دايرهاش وسيعتر از تعبدى به معناى اول است چون ممكن است واجبى،به
اصطلاح اول،توصلى باشد يعنى قصد قربت در او شرط نباشد ولى به اصطلاح ثانى،تعبدى
باشد يعنى فلسفۀ امر بر ما روشن نباشد.
توصلى يعنى آن واجباتى كه ملاك و مصلحت
و فلسفهاش براى ما معلوم باشد و كاملا بدانيم كه غرض مولى از امر به اين عمل چه
بوده.مثلا مىدانيم كه مولى امر كرده
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 131