بنابر
نقل كتاب مشهد الامام جلد چهار صفحه 18 ميرزا عبد الحسين ابن ميرزا احمد[2]
ابن نجف على مشهور به امينى عنصرى عبقرى بوده است وى در سال 1320 هجرى قمرى در
تبريز ديده
[1] مؤلف گويد: عبقرى موجود بىنظير يا كمنظير و يا
مردان لايق نادر را گويند. تفسير نمونه كلمه عبقر را اسمى مىداند كه عربها براى
شهر پريان انتخاب مىكردند و از آنجا كه آن شهر موضوع ناشناخته و نادرى بوده لذا
هر موضوع بىنظير را عبقرى گويند ولى بهر حال ريشه اصلى آن متروك شده و عبقرى
بصورت يك كلمه مستقل و بمعناى نادر الوجود و يا عزيز الوجود است و با آنكه مفرد
است گاهى بمعناى جمع هم بكار مىرود مانند آيه شريفه 76 از سوره مباركه الرحمن كه
مىفرمايد:
[2] ميرزا احمد والد معظم مرحوم امينى از جمله نوابغ و
فضلاء علماء تبريز است كه بطيب نفس و حسن سيرت معروف مىباشد وى در سال 1287 در
يكى از نواحى تبريز بدنيا آمده و مقدمات را از ميرزا اسد اللّه تبريزى استفاده
كرده و سپس از ساير رجال علمى تبريز بهرهمند شده است.
اسم الکتاب : بلوغ الأماني في حياة الفقيه الكبير و الأصولي الشهير الأيرواني المؤلف : حشمت الواعظين قمى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 132