اسم الکتاب : بلوغ الأماني في حياة الفقيه الكبير و الأصولي الشهير الأيرواني المؤلف : حشمت الواعظين قمى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 13
و آخوند
«ره»[1]
تلقّى مىنمايند و نه بهعنوان حاشيه.
[1] مرحوم شيخ محمد كاظم بن المولى حسين الهروى
الخراسانى المعروف بالآخوند خراسانى« ره».
وى در سنه 1255 هجرى قمرى در شهر
مقدّس مشهد ديده به جهان گشود و در پرتو شعاع وجودى پدر ارزشمندش كه علاقمند به
علم و علماء بوده است پرورش يافت.
مرحوم آخوند كه كوچكترين فرزند
پدر بود در 11 سالگى آغاز به تحصيل نمود و مقدّمات و ادبيّات و منطق و فقه و اصول
را از محضر اساتيد معظم مشهد فراگرفت و همينكه عمر مباركش به 23 سالگى رسيد براساس
شدت رغبت به علوم دينى، جهت تكميل علوم به شهر سبزوار رفته و به درس ملا هادى
سبزوارى حاضر گرديد. و سپس به تهران رفته و در طول توقّف 13 ماهه خود نزد حكيم
متألّه ميرزا ابو الحسن جلوه و ملا حسين خوئى، حكمت و فلسفه را فراگرفت.
و در سنه 1278 از تهران بهسوى
نجف هجرت نموده و به محضر شيخ مرتضى انصارى حاضر گرديده و بعد از او به درس مرحوم
سيد على شوشترى حضور يافت. و سپس به اتفاق مرحوم حاج آقا رضا همدانى در درس ميرزا
محمد حسن شيرازى شركت جسته و كسب فيض نموده است. مرحوم آخوند خراسانى بهمدت 2 سال
هم به درس شيخ راضى رفته و به تكميل مبانى فقهى پرداخته است.
آنگاه در سال 1290 رسما به تدريس
اشتغال يافت و ابتكارات و تحقيقات بسيارى از خود به يادگار گذاشته است.
محققين، تعداد شاگردان او را به
2200 نفر و مجتهدين و فقهائى كه در مكتب او تربيت شدهاند بالغ بر 400 نفر
مىدانند كه مىتوان بهعنوان نمونه به ذكر نام بعضى از آنان اشاره نمود.
آيات عظام: سيد ابو الحسن
اصفهانى، آقا ضياء عراقى، شيخ محمد حسن اصفهانى، حاج شيخ عبد الكريم حائرى، حاج
آقا حسين طباطبائى، حاج آقا حسين بروجردى طباطبائى و ديگر آيات عظيم الشأن تاريخ و
حوزه علميه نجف آن عصر.
بنابر نقل مؤسسه نشر اسلامى(
جامعه مدرسين حوزه علميه قم) شهرت علمى مرحوم آخوند، جهانى گرديد بهحدّى كه از
اطراف و اكناف جهت ديدار با او به نجف شتافته و پس از درك محضر آن رادمرد به شخصيت
علمى ايشان اذعان مىنمودند.
بعنوان نمونه هنگامىكه شيخ
الإسلام كه از علماى اهل سنّت و ساكن آستانه( عاصمه دولت عثمانى) و تركيه امروز به
قصد زيارت قبر ابى حنيفه، عازم بغداد گرديد، از آنجا به نجف رفته و بطور ناشناس در
حلقه درس مرحوم آخوند وارد شده تا از نزديك مقام علمى او را دريابد.
به محض ورود، شيخ براساس ذكاوت و
فراست، وى را شناخت و بحث را بنقل قول ابى حنيفه كشاند آنجا كه مىگويد:
نهى در وجوب و حرمت، دليل بر صحّت
است
و ادلّه ابو حنيفه را ذكر نمود
بطورىكه شيخ الإسلام مبهوت گرديد و احاطه او را بر اقوال بالأخص قول ابى حنيفه
ستود.
آنگاه آخوند به نقض ادلّه ابو
حنيفه و ابطال مبناى او پرداخت بطورىكه شيخ الإسلام اذعان به مقام علمى او نمود.
و سپس قول شيخ انصارى را مطرح كرد مبتنى بر اينكه:
نهى در وجوب و حرمت، دليل بر فساد
آن حكم است و نه بر صحّت آن
آنگاه اشاره به ورود شيخ الإسلام
نمود و گفت احتراما به مقدم او از منبر به زير مىآيم تا او، ما را به فيض برساند.
ولى او امتناع ورزيد و تنها اكتفا به چند كلمه نمود و خداحافظى كرد.
اين قصه تاريخى دالّ بر عظمت علمى
مرحوم آخوند خراسانى است. و اگر كسى بخواهد بطور دقيق اين معنا را بهدست آورد، به
كتبى كه از او باقى مانده و در حدود 24 جلد است و اشهر آنان كتاب كفاية الاصول و
حاشيه رسائل شيخ انصارى و مكاسب اوست مراجعه فرمايد تا ادعاى ما روشن گردد.
مرحوم آخوند در سال 1329 به هنگام
اداى فريضه صبح در حاليكه روى سجاده نماز، نشسته بود، جان به جان آفرين تسليم
نمود.
لا يخفى كه بارزترين شروح بر
كفايه مرحوم آخوند خراسانى« ره» عبارتند از:
شرح ميرزا ابو الحسن مشكينى و شيخ
على قوچانى، شيخ محمد حسين اصفهانى، شيخ عبد الحسين رشتى، سيد محسن طباطبائى حكيم
و حاشيه پر مغز آيت اللّه ميرزا على ايروانى مىباشد.
اسم الکتاب : بلوغ الأماني في حياة الفقيه الكبير و الأصولي الشهير الأيرواني المؤلف : حشمت الواعظين قمى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 13