نویسنده (ها) :
عبدالحسین آذرنگ
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 دی 1398 تاریخچه مقاله
آرْیانپور [āryān-pūr]، امیرحسین (1303-1380ش/ 1924-2001م) استاد دانشگاه، جامعهشناس، منتقد اجتماعی ـ تربیتی و مترجم. او در تهران، اما در خانوادهای کاشانی و لر تبار به دنیا آمد. جدش نایب حسین کاشی (ه م) و مادرش از خاندان سپهری بود. تحصیلات را از 4 سالگی، و ترجمه کردن را از 13 سالگی آغاز کرد. در دانشگاههای تهران، بیروت، پرینستن و کیمبریج در رشتههای ادبیات فارسی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، فلسفه و علوم تربیتی تحصیل کرد و در دانشگاه تهران، دانشسرای عالی و چند مرکز آموزش عالی دیگر به تدریس روانشناسی، جامعهشناسی، تعلیم و تربیت، فلسفه، روش تحقیق، زبان انگلیسی و تاریخ تمدن پرداخت و در 1359ش، پس از 31 سال تدریس بازنشسته شد (یادمان...، 3-4، 8؛ صاحب اختیاری، 17-20).
آریانپور از نوجوانی به ورزش روی آورد و در 16 سالگی در وزنهبرداری به مقام قهرمانی رسید و در 1322ش در مسابقههای چندملیتی در بیروت نیز به این مقام دست یافت (یادمان، همانجا) و روحیۀ ورزشدوستی و ورزشکاری را تا آخر عمر در خود حفظ کرد. او در عین حال، از جوانی به سیاست روی آورد و به سبب دیدگاههای چپگرایانه و ترویج اندیشههای مارکسیستی، از اوان فعالیت تا پایان اشتغال رسمی، با انواع مانعها و محدودیتها روبهرو بود (یادداشتهای مؤلف). آثار تألیفی امیرحسین آریانپور در حوزههای متنوعی قرار میگیرد؛ از روانشناسی و تحلیل روانشناختی و تعبیرهای روانکاوانه، فلسفۀ تاریخ، علوم اجتماعی و جامعهشناسی و فلسفۀ هنر گرفته، تا روششناسی و بهویژه اصطلاحشناسی و واژهیابی و واژهگزینی در قلمرو علوم اجتماعی و فلسفه (برای تفصیل بیشتر، نک : صاحب اختیاری، 501-505). کتابهایی که از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است، نیز در حوزههای متنوع اخلاق، زندگینامه، روانشناسی و علوم تربیتی، جامعهشناسی، تاریخ تمدن و فلسفه است (برای صورت کاملی از این آثار، نک : همو، 506-510). زمینۀ جامعهشناسی (ترجمه و اقتباس، تهران، 1344ش؛ بارها تجدید چاپ شده است)، سالها متن درسی مبانی جامعهشناسی در دانشگاههای ایران و ظاهراً پرخوانندهترین و پرطرفدارترین اثر او بوده است(یادداشتهای مؤلف). مقالههای تألیفی و ترجمهای او متنوعتر از آثار دیگرش در حوزههای یاد شده است (نک : صاحب اختیاری، 489-497). دیدگاههای انتقاد اجتماعی و تربیتی او را بهویژه در مقالههایش میتوان یافت. به نظر عدهای، بزرگترین دستاورد پژوهشی و میراث علمی او، فرهنگ مفصل چهار زبانهای در زمینۀ فلسفه و علوم اجتماعی است که در اختیار خانوادۀ او ست و هنوز منتشر نشدهاست. سهم عمدۀ او در این اثر، گذشته از جستوجوی گسترده در منابع به قصد واژهجویی و اصطلاحیابی، ذوقورزی و تسلط وی به ادبیات فارسی در انتخاب، و نیز پیشنهاد کردن برابرهای زیبا و خوشآهنگ است. از اینرو، شاید بتوان فرهنگنگاری را عرصۀ تلاقی ذوق ادبی ـ هنری، دانش ادبی، تجربههای نگارشی و دقت علمی ـ اصطلاحی او دانست (یادداشتهای مؤلف). در مراسمی که تاکنون برای بزرگداشت او برگذار شده است، شمار بسیاری از مردم از گروهها و قشرها، و حتى با گرایشهای فکری مختلف شرکت کردهاند و آزادگی، شجاعت و صراحت، سلوک مهربانانه و مؤدبانه با همه، و بهویژه با دانشجویان، مساعدت با فرودستان و تنگدستان، زندگی منزه و اخلاقی و تأثیر او را بر طیفگستردهای از شاگردان و همکارانش ستودهاند. با اینکه چپگرای راسخی بود، اما نگرش سیاسی و وابستگی خود را به گرایشهای فکری ـ سیاسی خاص، در کار علمی ـ پژوهشی مداخله نمیداد، ارزشهای علمی، اصول پژوهشی و حق و سهم علمیدیگران را، قطع نظر از مشی فکری آنها، با اخلاق و امانتداری حفظ میکرد. او از محبوبترین استادان عصر خود در میان دانشجویان بود (یادداشتهای مؤلف).
مآخذ
صاحب اختیاری، بهروز، زندهاندیشان به زیبایی رسند: یادمان دکتر امیرحسین آریانپور، تهران، 1381ش؛ یادمان دکتر امیرحسین آریانپور، جزوۀ توزیع شده در مراسم سالگرد او، تهران، 1382ش؛ یادداشتهای مؤلف.