اسم الکتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 298
3. با همان
شيوهاى كه ماركس در تحليل ارزش كالا به كار بست مىتوان چنين گفت: آنجا كه تابلوى
هنرى را كه بيش از يكى دو ساعت كار در توليد آن هزينه نشده با يك خانه كه صدها
ساعت در آن هزينه شده مبادله مىكنيم عنصر مشتركى در هر يك از اين دو كالا بايد
باشد كه منشأ برابرى ارزش تبادلى آن دو شده است. اين عنصر مشترك كه منشأ اصلى ارزش
تبادلى در اين دو كالاست نمىتواند كار باشد؛ زيرا مقدار كارى كه در هر يك از اين
دو كالا هزينه شده با مقدار كارى كه در ديگرى هزينه شده به هيچ وجه برابر نيست؛
زيرا مقدار كارى كه در خانه هزينه شده صدها برابر مقدار كارى است كه در تابلوى
هنرى هزينه شده است، و از آنجا كه ارزش تبادلى اين دو كالا با يكديگر برابر است
معلوم مىشود عنصر مشتركى به طور برابر به جز كار در اين دو كالا وجود دارد و همان
است كه منشأ اصلى ارزش تبادلى در هر دو كالاست.
اين
عنصر مشترك مىتواند ميزان مطلوبيت هر يك از اين دو كالا از ديدگاه خريدار باشد.
مطلوبيت برابر دو كالا درنظر خريدار كالا كه مىتوان از آن به بازار كالا تعبير
كرد موجب برابرى ارزش تبادلى دو كالا مىشود، اگرچه منفعت استعمالى هر يك از دو
كالا و نيز مقدار كارى كه در هر يك از آن دو هزينه شده متفاوت باشد؛
4.
نقش زمين را در ايجاد ارزش تبادلى در محصولات كشاورزى و نيز در ساير توليدات
وابسته به زمين نمىتوان ناديده گرفت. در اينجا به دو نوع توليد اقتصادى وابسته به
زمين اشاره مىكنيم:
الف-
توليدات كشاورزى؛ بدون ترديد زمينها از نظر كيفيت، و ميزان حاصلخيزى، و نوع
محصولى كه در آنها پرورش مىيابد و تأثيرى كه در ويژگىهاى محصول توليدى دارند
بسيار متفاوتاند. درحالىكه در يك قطعه صد هكتارى زمين دشت با خاك كم عمق و با
كيفيت ضعيف محصول توليدى پايينى به دست مىآيد، در
اسم الکتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 298