اسم الکتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 246
ايجاد
بهرهزايى در آنها شده و آنها را آماده بهرهبردارى مىكند، و لذا منشأ مالكيت
آنها مىشود، درحالىكه تحجير در هيچ ثروتى موجب ايجاد بهرهزايى و در نتيجه ايجاد
حق مالكيت نمىشود.
2.
حيازت در ثروتهاى منقول و غير منقول قابل تحقق است؛ زيرا ثروتهاى منقول و غير
منقول هر دو قابليت دخول تحت استيلاى فرد معين دارند، لكن تحجير مخصوص ثروتهاى
غيرمنقول است، و در ثروتهاى منقول تحجير قابل تصور نيست.
آب
رودخانه يا دريا مادامى كه در رودخانه يا دريا قرار دارد و ثروت غير منقول است
تحجير درباره آن قابل تحقق است، لكن تحجيرى كه بتواند منشأ اثر باشد نيست، مگر
آنكه تحجير وسيله حيازت آب شود، كه در اين صورت مصداق حيازت به شمار مىآيد و آثار
حيازت بر آن بار مىشود؛ نظير آنكه بخشى از آب رودخانه را بهوسيله جوى يا به
طريقى ديگر به داخل حوضچهاى روانه كند، يا آنكه در بستر حاشيه رودخانه قسمتى از
حاشيه رودخانه را خاكريزى كند و آب را بهوسيله آن خاكريز در اختيار گرفته و كنترل
كند كه در اين صورت آب را بهوسيله خاكريز حيازت كرده و احكام حيازت بر آن بار
مىشود، اين گونه كنترل، مصداق تحجير به شمار نمىآيد.
ايجاد
قفسهاى آهنين درون دريا يا رودخانه يا محدود كردن بخشى از دريا يا رودخانه
بهوسيله پنجرهها و ميلههاى آهنين و امثال آن جهت پرورش آبزيان گوناگون مصداق
تحجير به شمار مىآيد، و نظير تحجير جنگلها و مراتع طبيعى و امثال آنهاست كه
مقدمه بهرهبردارى از ثروت طبيعى به شمار مىآيد، لهذا به تبع بهرهبردارى از
جنگلها و مراتع طبيعى منشأ حق اولويت، و منع ايجاد مزاحمت توسط ديگران مىشود.
3.
از آنچه گفتيم دانسته شد ملاك تحجير صرفاً محدود كردن و مرزبندى ثروت طبيعى است،
درحالىكه ملاك حيازت در اختيار گرفتن و در سلطه خويش درآوردن ثروت طبيعى است.
اسم الکتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 246