اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 473
نسبت به
ساير جهات معنا جارى نيست؛ لكن آنجا كه قرينهاى در كار نيست، و كلامى بدون قرينه
دال بر تقييد بيان به جهتى خاص از جهات معنا آمده است، اصل عقلايى رفتارى «آنچه
نگفته، نمىخواهد و آنچه گفته مىخواهد» و «اتمام المراد با اتمام الكلام» در مقام
بيان بودن را از جميع جهاتى كه كلام بر آنها دلالت دارد ثابت مىكند، و براى دلالت
بر مقام بيان بودن از هر حيث و جهت از جهات معناى كلام نيازى به قرينه و دلالت
خاصى نيست.
\*
بحث دوم: درباره تحديد حدود مقدّمه سوم:
در
مقدّمه سوم از مقدمات حكمت كه عبارت است از (عدم نصب قرينه بر تقييد) ميان آخوند
صاحب كفايه و اكثر محقّقان اصولى از يك سو، و محقّق نائينى از سوى ديگر اختلاف نظر
است. آخوند صاحب كفايه عدم نصب قرينه متصله بر تقييد را براى انعقاد اطلاق كافى
مىداند، و در كفايه بدان تصريح مىكند:
لكن
محقق نائينى (قدس سره) عدم نصب قرينه اعم از متصله و منفصله را مقدمه حكمت و شرط
انعقاد اطلاق مىداند و مىفرمايد:
الثَالِثَةُ
[أى: المقدّمة الثالثة من مقدّمات الحكمة]: أنْ لَا يأتِى المُتَكَلِّمُ فِى
كَلَامِهِ بِمَا يدُلُّ عَلَى اعتِبَارِ خُصُوصِيةٍ وُجُودِيةٍ أو عَدَمِيةٍ فِى
مُتَعَلَّقِ حُكمِهِ أو مَوضُوعِهِ لا مُتَّصِلًا بِكَلَامِهِ وَلا مُنفَصِلًا
عَنهُ[2].
براى
آنكه حق در مسأله روشن گردد، لازم است ابتدا درباره قسمت مورد توافق بين الطرفين
يعنى اشتراط عدم نصب قرينه متصله بر تقييد به بحث بپردازيم و به دقت معلوم كنيم
مقصود از