اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 399
لفظ را براى
آن معناى صحيح وضع مىكنند. و از آنجا كه شارع مقدس در امور عقلايى به همان شيوه و
روش عقلايى رفتار مىكند، بنابر اين، در وضع اسماء عبادات نيز شارع همين شيوه را
در پيش گرفته و الفاظ عبادات را براى معناى صحيح وضع كرده است.
چند
اشكال:
بر
اين استدلال چند اشكال وارد است:
اشكال
اوّل: اينكه اين استدلال مبتنى بر جديد بودن و مخترع بودن معانى اين
الفاظ است؛ در حالى كه در محل خود توضيح داديم هيچگونه دليلى بر اين مطلب وجود
ندارد.
اشكال
دوم: آنچه از سيره عقلاء در امور مخترعه محرز است استعمال اين الفاظ در
صحيح از آن اشياست؛ لكن اعتبار قيد صحّت در موضوع له الفاظ مربوطه به امور مخترعه
محرز نيست؛ زيرا بالوجدان مىبينيم كه عُقلاء آن الفاظ را در فاسد از آن اشيا نيز
بهكار مىبرند، بدون آنكه نياز به اعمال مؤونه يا ضميمه قرينهاى باشد. البته
ممكن است در بدو اختراع به فرد صحيح اشاره كنند و لفظ را براى آن وضع كنند؛ لكن
معلوم نيست كه در اين وضع، قيد صحّت مورد نظر باشد؛ بلكه ظاهر اين است كه در اين
وضع، صرف طبيعت- اعم از صحيح و فاسد- مورد نظر است. لكن به طبيعت حال، نظر به آنكه
غرض مخترعين فوايد و مصالحى است كه بر صحيح مترتّب مىشود، آنچه را ابتداء در مقام
وضع آماده مىكنند و به آن اشاره مىكنند فرد صحيح است.
البته
اين نيز- اگر صحّت داشته باشد- يك مطلب اكثرى است و نه دائمى؛ زيرا در بسيارى
موارد، عُقلاء بر خلاف آن، رفتار مىكنند و قبل از تكميل مخترَع خود و به مجرّد
آنكه مخترَع را در حدّى كه ماهيتش مشخص و روشن شد ساختند و آماده كردند، اسم مورد
نظر را بر آن وضع مىكنند؛ اگرچه هنوز اجزا و شرايط آن شيئ كاملًا تركيب نشده باشد
و شيئ مورد نظر در دست ساخت و تكميل باشد.
اشكال
سوّم: اشكالى است كه استاد شهيد مطرح فرمودند و حاصلش اين است كه: مجرّد
اينكه روش عُقلاء، وضع لفظ براى صحيح باشد، بيش از اين نتيجه نمىدهد كه محتمل است
يا گمان مىرود كه شارع از رويه آنها در اين مورد پيروى كرده باشد و چنين گمان و
احتمالى حجّيت ندارد، مگر آنكه اين روش عقلايى در حدّى از روشنى و رسوخ در ذهن
مردم باشد كه
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 399