اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 338
و «امير
المؤمنين» در وجود مقدّس على بن ابى طالب (ع) و «صديقه كبرى» در وجود مقدّس فاطمه
زهرا (س) و امثال آنها؛
2)
انصراف لفظ موضوع براى معناى عام در حصهاى خاص از آن عام: نظير مثالهاى اهل
الكتاب و ... كه در بالا ذكر شد، يا انصراف لفظ عالم يا «فقيه» يا «آية الله» در
خصوص مجتهد واجد ملكه استنباط احكام شرعى در عرف پيروان مذهب اهل بيت (عليهم
السلام)؛
3)
انصراف لفظ موضوع بر يك معنا در معناى ديگر مجازى. اين نوع انصراف غالبا در الفاظى
كه معناى مجازى آنها به تدريج تبديل بهمعناى حقيقى مىشود، پيش از آنكه در عرف
اهل لغت به عنوان معناى حقيقى آن الفاظ شناخته شوند- يعنى عرف اهل لغت وضع آن
الفاظ را در معانى جديد اعتبار كند- اتفاق مىافتد. در زبان عربى انصراف الفاظى
چون «عبقرى» در شخصى كه كار بزرگ و بسيار دقيق را انجام دهد، «وزر» در معناى گناه،
«سهم» در معناى نصيب و الفاظ بسيار ديگر از اين قبيل است؛ زيرا عبقرى از نسبت به
وادى عبقر گرفته شده است. در مصباح آمده است: «عبقر وزان جعفر؛ يقال: موضع
بالبادية تنسب إليه طائفة من الجنّ، ثمّ نُسب إليه كلّ عمل جليل دقيق الصنعة» و به
تدريج در حال حاضر به فرد نابغه «عبقرى» گفته مىشود. «وزر» نيز در اصل بهمعناى
بار سنگين است، سپس در معناى گناه به كار رفته است. «سهم» نيز بهمعناى پيكان است
كه در قرعه كشى به كار مىرفته و در مواردى كه نصيب و قسمت كسى را مىخواستهاند
با قرعه معين كنند هرگاه پيكانى كه به نام شخص معينى بوده روى آب مىايستاده است
سهم و نصيب از آن او مىشده است و بدين مناسبت «سهم» ابتدا مجازا در معناى نصيب به
كار رفته سپس به تدريج در معناى نصيب انصراف پيدا كرده است.
در
اين گونه استعمالات ابتداءً لفظى نظير عبقرى، وزر، سهم، با قرينه در معناى مجازى
به كار مىرود، سپس ذهن در نتيجه كثرت استعمال به تدريج به حكايت معناى حقيقى از
معناى مجازى عادت مىكند، به گونهاى كه لفظ موضوع براى معناى حقيقى بدون نياز به
قرينه، ذهن
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 338