اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 295
بخش اوّل: مفهوم «استعمال» و انواع آن
به
اعتقاد ما، هرگونه ايجاد لفظ موضوع براى معنا، خواه به سبب ارادى يا به سبب غير
ارادى نوعى استعمال است. بنابر اين، استعمال عبارت است از: «ايجاد لفظ دالّ بر
معنا؛ به سبب ارادى يا غير ارادى».
با
تعريفى كه از استعمال شد، استعمال به چهار نوع تقسيم مىشود:
نوع
اوّل: استعمال غير ارادى كه مقصود از آن: ايجاد لفظ است توسّط لافظى غير
مريد؛ نظير صدور لفظ از جماد يا حيوان غير عاقل همچون طوطى. از اين نوع استعمال،
تنها «دلالت تصورى» متولّد مىشود كه بهمعناى انتقال ذهن شنونده از تصوّر لفظ به
تصوّر معناست.
نوع
دوّم: استعمال ارادى لفظ دال بر معناست براى دلالت بر معنا. فرقى كه اين
نوع استعمال با استعمال نخست دارد اين است كه در اينجا اراده ايجاد لفظ وجود دارد
و نيز اراده معنا. لكن، ممكن است اراده تفهيم به ديگرى و قصد خطاب وجود نداشته
باشد؛ نظير كسى كه اشعارى را با خود زمزمه مىكند، يا براى از بر كردن مطلبى، آن
را براى خود تكرار مىكند. از اين نوع اراده لفظ به «اراده استعماليه» تعبير
مىشود؛ زيرا اراده متكلّم در اين نوع كاربرى به استعمال لفظ در معنا تعلّق
مىگيرد؛ اگر چه مخاطبى نداشته باشد.
نوع
سوّم: استعمال لفظ بهمعناى دوّم به ضميمه اراده خطاب و تفهيم به ديگرى
(مخاطب). آنجا كه متكلّم، لفظ دال بر معنايى را با ارداه استعمالى به كار مىگيرد
و كسى را مخاطب قرار داده و به قصد تفهيم او كلام را بر زبان خويش جارى مىكند دو
نوع اراده وجود دارد:
1)
اراده استعمال لفظ در معنا؛
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 295