اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 262
دلالت لفظى
رمزى از جهاتى نيز با دلالت لغوى متغاير است. اين جهات تغاير، برخى كلّى و برخى
جزئىاند:
1)
از جمله جهات تغاير كلّى اين است كه وضع، در دلالت لغوى به منظور استفاده عمومى
است و كاربرد همگانى دارد. در حالى كه در دلالت رمزى لفظى وضعى، وضع- غالباً- به
منظور استفاده خاص انجام مىگيرد و كاربرد خاص دارد. مثلًا: در دلالت لغوى اگر لفظ
«آب» براى دلالت بر مايع معين وضع شده است؛ كاربرد خاصى چه از نظر افرادى كه اين
واژه را به كار مىبرند و چه از نظر غايتى كه اين لفظ در جهت آن غايت به كار برده
مىشود؛ در آن منظور نشده است. در حالى كه حرف «X» براى استفاده در معادلات رياضى وضع شده و
كاربرد آن، مخصوص معادلات رياضى است و براى استفاده همگانى و همه جايى نيست. اين
جهت از جهات تغاير بين دلالت لغوى و دلالت رمزى لفظى، فراگيرترين نوع تغاير بين
اين دو نوع دلالت است؛
2)
وضع در دلالت لغوى همواره براى صورت متعينى است. مثلًا: وضع لفظ «ماء» براى مايع
معينى است كه صورتى متعين از آن در ذهن واضع حاضر بوده و لفظ را براى آن صورت وضع
كرده است در حالى كه در بسيارى موارد دلالت لفظى رمزى نظير رمز «X» وقتى لفظ براى معناى مورد نظر (يعنى مجهول در
معادلات رياضى) وضع مىشود از معناى موضوع له هيچ گونه صورت متعينى در ذهن وجود
نداشته و تنها يك تصوّر اجمالى از معنا كه مشير به واقعى نامتعين است (مجهول در
معادلات رياضى) در ذهن حضور داشته و لفظ «X» براى آن وضع شده است؛
3)
در برخى موارد دلالت رمزى لفظى، وضع مركب يا مضاعف وجود دارد كه احياناً طولى است
يعنى دو وضع متعدد در طول يكديگر وجود دارد.
در
اين نوع از دلالت رمزى لفظى، ابتدا لفظى يا الفاظى براى معنا يا معانى خاصى در
چارچوب قواعد وضع لغوى وضع شده است مثلًا الفاظ: «نيروى انتظامى جمهورى اسلامى»
براى معانى معينى وضع شدهاند، سپس در وضعى ديگر كه در طول وضع نخستين است حروف
اوّل الفاظ مذكور به عنوان رمز جهت دلالت بر اين الفاظ، سپس دلالت بر معانى آنها
وضع شده و
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 262