اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 138
[3]: مسلك
اعتبار
قائلان
به اين مسلك، معتقدند: رابطه بين لفظ و معنا رابطهاى اعتبارى است كه با اعتبار
واضع وجود اعتبارى پيدا مىكند. بنابر اين مسلك، رابطهاى كه به وسيله وضع ميان
لفظ و معنا به وجود مىآيد نه از سنخ امور واقعيه است (چنانكه محقّق عراقى) معتقد
بود و نه از سنخ تعهّد و التزام است (چنانكه مدرسه محقّق خوئى به آن معتقد بود)،
بلكه از سنخ اعتبار است.
در
اينكه اين «اعتبار» چگونه اعتبارى است؟ ميان اصحاب مسلك اعتبار، وحدت نظر نيست. در
تفسير اين اعتبار، در ميان اصحاب مسلك اعتبار، چند نظريه وجود دارد:
1)
نظريه محقّق اصفهانى (رحمة الله عليه): «اعتبار اختصاص»؛
2)
نظريه علامه طباطبايى (رحمة الله عليه): «اعتبار وحدت لفظ و معنا»؛
3)
نظريه «آليت لفظ براى معنا»؛
4)
نظريه محقّق صدر (رحمة الله عليه): «قرن اكيد»؛
5)
نظريه مختار: «اعتبار حكايت».
[1]:
نظريه اعتبار اختصاص:
محقّق
اصفهانى (رحمة الله عليه) قائل به اين نظريه است. معظّم له معتقد است: وضع لفظ بر
معنا، اعتبار تخصيص لفظ است به معنا. معظّم له- در توضيح اين اعتبار تخصيص- آن را
وضع لفظ بر معنا در عالم اعتبار مىداند و معتقد است با وضع اعتبارى لفظ بر معنا،
تخصيص لفظ به معنا حاصل مىگردد و براى تقريب به ذهن، الفاظ را نظير علامات
مىداند: همان گونه كه نصب علامت بر محلّى، دلالت بر مضمون خاصّى مىكند، مثلًا:
نصب علامت «توقّف ممنوع» در محلّ معينى، دلالت بر ممنوعيت توقّف دارد، يا نصب
علامت كيلومتر «50» در رأس مسافتى، دلالت بر آن دارد كه تا مقصد، پنجاه كيلومتر
فاصله وجود دارد؛ همان گونه كه دلالت در اين علامتهاى منصوب، از قرار دادن اين
علامت در محلّ معينى ناشى شده است؛ در دلالت لفظ بر معنا نيز، لفظ بر محلّ معنا
گذارده مىشود و به آن اختصاص داده مىشود نظير آن علامتى كه در رأس مسافت گذارده
شده است.
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 138