كشيده است،
بايد سر و پاها را با همان رطوبت مسح كند.
مسأله
339- اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و
مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهائى كه باز است روى پا را و جائى كه
جبيره است روى جبيره را مسح كند.
مسأله
340- اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد، و
اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند، و در جاهائى كه
جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله
341- اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن
نيست، بايد تيمّم نمايد مگر آنكه جبيره در مواضع تيمّم باشد كه در اين صورت لازم
است وضو بگيرد، و در هر دو صورت اگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد،
پس اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد، و اگر در سر يا روى پاها است
اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله
342- اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب
براى آن ضرر دارد، بايد تيمّم كند.
مسأله
343- اگر جائى از اعضاء وضو را رگزده است و نمىتواند آن را آب بكشد يا
آب براى آن ضرر دارد، لازم است تيمّم نمايد.
مسأله
344- اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست،
يا به قدرى مشقّت دارد كه نمىشود تحمّل كرد وظيفهاش تيمّم است مگر در صورتى كه
در جاى تيمّم هم چسبيده باشد، بلى اگر آن چيزى كه چسبيده دوا باشد حكم جبيره را
دارد.
مسأله
345- غسل جبيرهاى مثل وضوى جبيرهاى است، ولى بايد آن را ترتيبى
بجاآورند، و اگر ارتماسى انجام دهند باطل است، و اظهر اين است كه اگر در بدن زخم
يا دمل باشد بين غسل جبيرهاى و تيمّم مخيّر است و امّا اگر در بدن شكستگى باشد
بايد غسل جبيرهاى نموده و روى جبيره را مسح كند، و در صورتى كه مسح روى جبيره
ممكن نباشد يا اينكه محل شكسته باز باشد لازم است تيمّم كند.