مسأله
2596- حيوان حرام گوشتى كه خون
جهنده ندارد مانند مار، مرده آن پاك است ولى با سربريدن حلال نمىشود.
مسأله
2597- سگ و خوك بواسطه سربريدن و شكار كردن پاك نمىشوند و خوردن گوشت
آنها هم حرام است. و حيوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ درنده و گوشتخوار
است اگر به دستورى كه گفته مىشود سر ببرند يا با تير و مانند آن شكار كنند، پاك
است ولى گوشت آن حلال نمىشود، و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، پاك شدن بدنش
هم اشكال دارد.
مسأله
2598- فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتى كه مانند سوسمار در داخل زمين
زندگى مىكند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودى خود بميرند، نجسند، ولى اگر
آنها را سر ببرند يا آنها را با غير سگ شكار نمايند، پاك است، ولى حيوان حرام گوشت
كه خون جهنده دارد پوستدار نباشد، سربريدن آن موجب پاكى نمىشود.
مسأله
2599- اگر از شكم حيوان زنده بچّه مردهاى بيرون آيد يا آن را بيرون
آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سربريدن حيوانات
مسأله
2600- دستور سربريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را به طور
كامل ببرند، و اگر آنها را بشكافند كافى نيست. و معروف اين است كه بريدن اين چهار
رگ در خارج واقع نمىشود مگر اينكه از زير برآمدگى گلو ببرند. و آن چهار رگ عبارت
است از مجراى نفس و مجراى خوردن و دو رگ كلفتى كه در دو طرف مجراى نفس مىباشد.
مسأله
2601- اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيّه
را ببرند، فائدهندارد، بلكه اگر به اينمقدار هم صبر نكنند ولىبهطور معمول چهار
رگ را پشتسرهم نبرند، اگرچه پيش از جان دادن حيوان، بقيه رگها را ببرند اشكال
دارد. اگرچه حلّيّت آن بعيد نيست.
مسأله
2602- اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى بكَند كه از چهار رگى كه در گردن
است و بايد بريده شود، چيزى نماند، آن گوسفند حرام مىشود، ولى اگر مقدارى از گردن
را بكند و چهار رگ باقى باشد يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده
باشد و به دستورى كه گفته