مسأله
2586- اگر كسى چيزى را پيدا كند و
ديگرى بگويد مال من است و نشانههاى آن را بگويد، در صورتى بايد به او بدهد كه
اطمينان داشته باشد مال او است و لازم نيست نشانههائى را كه بيشتر اوقات صاحب مال
هم ملتفت آنها نيست بگويد.
مسأله
2587- اگر قيمت چيزى كه پيدا كرده و نشانه دارد به يك درهم برسد، چنانچه
اعلان نكند و در مسجد يا جاى ديگرى كه محل اجتماع مردم است بگذارد و آن چيز از بين
برود يا ديگرى آن را بردارد، كسى كه آن را پيدا كرده ضامن است.
مسأله
2588- هرگاه چيزى را پيدا كند كه اگر بماند فاسد مىشود، مىتواند قيمت
آن را تعيين كرده و خود پيدا شده را تملّك و صرف نمايد و تا يك سال فحص از صاحب
كند، و اگر صاحب پيدا نشد بنابر احتياط مستحب قيمت تعيين شده را از طرف او صدقه
كند.
مسأله
2589- اگر چيزى را كه پيدا كرده، موقع وضو گرفتن و نماز خواندن همراه او
باشد، در صورتى كه قصدش اين باشد كه صاحب آن را پيدا كند اشكال ندارد.
مسأله
2590- اگر كفش او را ببرند و كفش ديگرى به جاى آن بگذارند، چنانچه بداند
كفشى كه مانده مال كسى است كه كفش او را برده و راضى است كه كفشش را عوض كفشى كه
برده است بردارد، مىتواند به جاى كفش خودش بردارد. و همچنين است اگر بداند كه كفش
او را به طور ناحق و ظلم برده است، ولى در اين فرض بايد قيمت آن از كفش خودش بيشتر
نباشد و الّا حكم مجهولالمالك نسبت به زيادى قيمت جارى است، و در غير اين دو صورت
حكم مجهول المالك بر آن كفش جارى خواهد بود مگر آنكه بداند صاحب او از آن كفش
اعراض كرده.
مسأله
2591- اگر مالى كه در دست انسان است مجهول المالك (صاحب آن نامعلوم) باشد
و گمشده بر آن مال صدق نكند، لازم است صاحب آن را جستجو كند، و پس از مأيوس شدن از
پيدايش صاحبش آن را صدقه بدهد، و احوط اين است كه با اجازه حاكم شرع تصدّق كند، و
اگر بعداً صاحبش پيدا شود ضمانى ندارد.