دايه مزد
بگيرد، شوهر مىتواند بچّه را از او گرفته و به دايه بدهد.
مسأله
2497- مستحب است دايهاى كه براى طفل مىگيرند، دوازده امامى و داراى عقل
و عفّت و صورت نيكو باشد، و مكروه است كم عقل، يا غير دوازده امامى، يا بد صورت،
يا بد خلق، يا زنازاده باشد. و نيز مكروه است دايهاى بگيرند كه شيرش از بچّهاى
است كه از زنا به دنيا آمده باشد.
مسائل متفرّقه شيردادن
مسأله
2498- مستحب است از زنها جلوگيرى كنند كه هر بچّهاى را شير ندهند، زيرا
ممكن است فراموش شود كه به چه كسانى شير دادهاند و بعداً دو نفر محرم با يكديگر
ازدواج نمايند.
مسأله
2499- كسانى كه بواسطه شيرخوردن، خويشى پيدا مىكنند مستحب است يكديگر را
احترام نمايند، ولى از يكديگر ارث نمىبرند و حقهاى خويشى كه انسان با خويشان خود
دارد براى آنان نيست.
مسأله
2500- در صورتى كه ممكن باشد، مستحب است بچّه را دو سال تمام شير بدهند.
مسأله
2501- اگر بواسطه شيردادن، حقّ شوهر از بين نرود، زن مىتواند بدون اجازه
شوهر، بچه كس ديگر را شير دهد، ولى جايز نيست بچّهاى را شير دهد كه بواسطه
شيردادن به آن بچّه به شوهر خود حرام مىشود، مثلا اگر شوهر او دختر شيرخوارى را
براى خود عقد كرده باشد، زن نبايد آن دختر را شير دهد، چون اگر آن دختر را شير
دهد، خودش مادر زن شوهرش مىشود و بر او حرام مىگردد.
مسأله
2502- اگر كسى بخواهد زن برادرش به او محرم شود، بايد دختر شيرخوارى را
مثلا مدّتى براى خود صيغه كند و در آن مدّت با شرايطى كه در مسأله (2483) گفته شد
زن برادرش آن دختر را شير دهد.
مسأله
2503- اگر مرد پيش از آنكه زنى را براى خود عقد كند، بگويد بواسطه
شيرخوردن آن زن بر او حرام شده، مثلا بگويد شير مادر او را خورده، چنانچه تصديق او
ممكن باشد، نمىتواند با آن زن ازدواج كند، و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم
حرف او را قبول نمايد، عقد باطل است،