مانعى
ندارد، بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند، و گرنه بايد در
كشتى غسلش بدهند وحنوط وكفنكنند وپس از خواندن نماز ميّت بنابر احتياط در
صورتامكان او را در خمره بگذارند و درش را ببندند وبهدريا بيندازند والّا چيز
سنگينىبه پايش بسته وبه دريا بيندازند، و اگر ممكن است بايد او را در جائى
بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود.
مسأله
624- اگر بترسند كه دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و
گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد، چنانچه ممكن باشد بايد به طورى كه در مسأله
پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.
مسأله
625- مخارج انداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميّت را در صورتى كه
لازم باشد، بايد از اصل مال ميّت بردارند.
مسأله
626- اگر زن كافره بميرد و بچّه در شكم او مرده باشد، يا هنوز روح به
بدن او داخل نشده باشد، چنانچه پدر بچّه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى
چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچّه به طرف قبله باشد.
مسأله
627- دفن مسلمان در قبرستان كفّار و دفن كافر در قبرستان مسلمانان بنابر
احتياط جايز نيست.
مسأله
628- دفن مسلمان در جائى كه بىاحترامى به او باشد، مانند جائى كه
خاكروبه و كثافت مىريزند، جايز نيست.
مسأله
629- دفن ميّت در جاى غصبى و در زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن
وقف شده، جايز نيست.
مسأله
630- دفن ميّت در قبر مرده ديگر جايز نيست، مگر آنكه قبر كهنه شده و
ميّت اوّلى از بين رفته باشد.
مسأله
631- چيزى كه از ميّت جدا مىشود، اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد، بنابر
احتياط بايد با او دفن شود. ودفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا
مىشود، مستحب است.
مسأله
632- اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد، بايد درِ چاه را
ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.