اسم الکتاب : نگاهى گذرا به مسئله اجتهاد المؤلف : فياض، شيخ محمد اسحاق الجزء : 1 صفحة : 28
گونه كه در بررسى نظريات كلى در اصول و تكوين
قواعد مشترك تعريف شده، نيازمند به تفكر و تأمّل و كوشش علمى طاقتفرسا در طول
سالهاى متمادى مىباشد؛ همچنين در تطبيق اين نظريات كلى و قواعد مشترك بر عناصر و
مصاديق خاص آن، از يك سو نيازمند بررسى زوايا و جوانب تطبيق و به كارگيرى آن قواعد
است و از سوى ديگر، نيازمند بررسى قراين و امارات عرفى مرتبط و مناسبات ارتكازى در
هر مسئله به لحاظ طبيعتى كه هر مسئله براى خود دارد، است و از جانب سوم، به بررسى
زمينه و حوزه ظهور و پيدايش هر مسئله نياز دارد.
بلكه
مراد، اين است كه انديشه اصولى نظرى در پيوند با انديشه فقهى تطبيقى، در تمام
مراتب، با هم مرتبط است و هرگاه انديشه اصولى به مرتبهاى بالاتر از عمق و دقت
برسد اين دقت و عمق، تماماً در انديشه فقهى بازتاب مىيابد و در عرصه تطبيق، دقّت
و عمق بيشترى مىطلبد.
نظير
رابطه دانش فقه و اصول را، در دو مرحله تئورى و تطبيق دانش پزشكى مىبينيم. به اين
ترتيب كه در مرحله تئورى، درباره نظريات كلان و تكوين قواعد مشترك در سطح يك بحث
نظرى تحقيق مىشود، اما در عرصه تطبيق اين نظريات بر روى بيمار، پزشك معالج، حالات
و مشكلات داخلى و خارجى مريض را كه ممكن است به گونه اى با اين بيمارى در ارتباط
باشد، معاينه و بررسى مىكند. در جريان اين تطبيق، پزشك با مشكلات تازه و عواملى
ديگر به صورت مستمر برخورد مىكند و در نتيجه، درمان بيمارى كه بيمارى او ناشى از
مشكلات و عوامل ياد شده باشد، بدون بررسى آن عوامل، امكان پذير نيست؛ چرا كه آنچه
پزشك از تئورىهاى كلان پزشكى فرا گرفته است، بر مريض ياد شده، با توجه به طبيعت
بيمارى اش و با توجه به برخورد پزشك با عوامل و مشكلات جديد، قابل تطبيق نيست و
طبيعى است كه اين مشكلات نو ظهور و عوامل جديد بيمارىزا،
اسم الکتاب : نگاهى گذرا به مسئله اجتهاد المؤلف : فياض، شيخ محمد اسحاق الجزء : 1 صفحة : 28