شارب را چيدن، به هر نحو و با هر آلت كه
باشد و يا ناخن گرفتن. و بهتر است كه هم مقدارى از مو بگيرد و هم ناخن را بگيرد.
[1124] م- سر تراشيدن و تقصير چون از
عبادات است، بايد با نيت خالص از ريا و براى اطاعت خداوند باشد و بدون آن صحيح
نيست و آنچه بايد به آن حلال شود حلال نمىشود.
[1125] م- جايز است سر را خود انسان
بتراشد يا به سلمانى بدهد و همچنين در تقصير و بايد خودش نيت كند و بهتر آن است كه
سلمانى هم نيت[1] كند.
[1126] م- كسانى كه سر تراشيدن بر
آنها متعين است، مثل اشخاصى كه در مسأله اول ذكر شد، اگر سر[2]
آنها مو نداشته باشد بايد تيغ را بكشند بسر آنها و آن كافى است از تراشيدن سر.
[1127] م- كسانى كه مخير هستند ميان
تراشيدن سر و گرفتن موى ريش يا شارب و گرفتن ناخن، اگر سرشان مو نداشت بايد تقصير
كنند و اگر هيچ مو نداشتند حتى موى[3] ابرو بايد ناخن بگيرند و اگر
آن را هم نداشتند تيغ را بسر بكشند كافى است.