[254] م- اگر عمره را به رياء يا غير آن باطل كند احتياط واجب آن است كه حج
افراد بجا آورد و پس از آن عمره مفرده بجا آورد و در سال ديگر حج را اعاده كند.[1]
[255] م- اگر حج را به نيت خالص بجا نياورد و به
رياء و غير آن باطل كند بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.
[256] م- اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت
خالص نياورد و به رياء و غير آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند پس در عمره حكم
بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران
كرد عملش صحيح مىشود، گرچه معصيت كار است.
[257] م- اگر بواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر
بجاى نيت عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه
همه بجا مىآورند او هم بجا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش:
حج تمتع است ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است، و بهتر آن است
كه نيت را تجديد كند.
[258] م- اگر بواسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر
گمان كند كه حج تمتع
[1]- اگر عمره را باطل كند
در صورت امكان واجب است اعاده آن و اگر ممكن نبود حجش باطل مىشود و بايد سال ديگر
عمره و حج را اعاده كند و احوط آن است كه حج افراد را در آن سال نيز انجام دهد و
بدون آن از احرام چنانچه در احرام ريا نكرده باشد خارج شود البته اگر جاهل باشد و
معتقد به صحت طواف و يا سعى خود باشد حكمش خواهد آمد.