اسم الکتاب : منتخب فقرات فقهيه المؤلف : شريفي اشکوري، الياس الجزء : 1 صفحة : 240
وكالت در اصل معامله باشد نه در مجرد اجراء صيغه.
1167-
اگر سفيه بر انجام خير يا ترك شرّى كه به مال تعلق ندارد قسم بخورد يا نذر كند،
قسم و نذرش صحيح مىباشد، و چنانچه قسم و نذر را بشكند كفاره بر او واجب مىشود؛ و
در كفارات تخييرى كه مكلّف مخيّر بين پرداخت مال مانند اطعام مساكين و انجام عمل
مانند روزه گرفتن مىباشد، بر سفيه احوط است كه روزه بگيرد؛ و اگر نتواند روزه
بگيرد، كفاره مالى- مانند كفارات حرام- بر او متعيّن مىگردد.
1168-
اگر سفيه حق قصاص بر كسى داشته باشد، مىتواند آن را عفو كند؛ ولى دَين و أرش
جنايت را نمىتواند ببخشد.
1169-
اگر سفيه شخصاً مالى را فروخته يا خريده باشد، چنانچه ولىّ او پس از اطلاع، مصلحت
بداند و اجازه بدهد معامله صحيح مىشود؛ و اگر مصلحت نداند كه آن را اجازه كند، در
صورتى كه معامله مجرّد عقد باشد، بايد عقد را ملغى كند؛ و اگر مضافاً بر عقد فروش،
داد و ستد واقع شده باشد، بايد مال را پس بگيرد و حفظ نمايد، و قيمتى را كه سفيه
گرفته است، چنانچه موجود باشد به مالكش ردّ كند؛ و اگر تلف شده باشد، در فرضى كه
بدون اذن مالكش آن را قبض كرده باشد سفيه ضامن است و بايد مثل آن را- اگر مثلى
بود- يا قيمت آن را- اگر قيمى بوده- به مالكش ردّ كند؛ و اگر با اذن مالكش قبض
كرده باشد ضامن نيست؛ مگر خود سفيه آن را تلف كرده باشد؛ بلى، كسى كه با سفيه
معامله كرده است، اگر سفاهت او را نمىدانست يا نمىدانست معامله سفيه باطل است، سفيه
ضامن مىباشد، مخصوصاً اگر باعث اتلاف مال شود، و همچنين است اگر سفيه مالى را قرض
نمايد.
1170-
اگر كسى نزد سفيه چيزى بگذارد و سفيه آن را تلف كند، بنابر اقوى سفيه ضامن است، چه
امانت گذار حال او را بداند و چه حال او را نداند؛ اما اگر امانت نزد سفيه خود به
خود تلف شود، سفيه ضامن نيست؛ مگر اينكه در حفظ آن كوتاهى كرده باشد.
1171-
تا زمانى كه رشد عقلى سفيه احراز نشود، جائز نيست او را در تصرف اموالش آزاد
بگذارند؛ و اگر حال او مشتبه باشد و احتمال بدهند كه سفاهتش برطرف شده باشد، بايد
او را آزمايش كنند، يعنى اگر شخص سفيه مرد است تا مدّت معيّن قابل توجهى امورات
ماليش- نظير
اسم الکتاب : منتخب فقرات فقهيه المؤلف : شريفي اشکوري، الياس الجزء : 1 صفحة : 240