بكشد يا عوض كند اما با شستن يا عوض كردن آن نماز
بهم مىخورد، و به واسطه سرما و مانند آن نيز نمىتواند لباس را بيرون آورد و
مانند برهنگان نماز بخواند، در اين صورت بايد با همان حال نماز را تمام كند، و
نمازش صحيح است.
و
همچنين كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز ببيند كه بدنش نجس
است، و بداند كه همان وقت نجس شده است، يا براى او كشف شود كه قبل از نماز نجس شده
است، يا شك كند كه همان وقت نجس شده يا از قبل نجس بوده است، در هر يك از اين سه
حالت پيش از آنكه چيزى از نماز را با بدن نجس بخواند، چنانچه آب كشيدن بدن نماز را
بهم نمىزند، بايد بدن را آب بكشد؛ و اگر نماز را بهم مىزند، بايد با همان حال
نماز را تمام كند، و در اين صورت نماز او صحيح است.
753-
كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد- خواه بداند قبلًا پاك بوده است يا
نه- چنانچه نماز بخواند و بعد بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده است، نماز او صحيح
مىباشد.
754-
اگر كسى لباس را آب بكشد، و يقين كند پاك شده است و با آن نماز بخواند، و بعد
بفهمد كه پاك نشده است، نمازش صحيح مىباشد.
755-
اگر كسى خونى در بدن يا لباس خود ببيند، و يقين كند آن خون از خونهاى نجس نيست-
مثلًا يقين كند خون پشه است- و با آن نماز بخواند، چنانچه بعد از نماز بفهمد از
خونهايى بوده كه نمىشود با آن نماز خواند، نمازش صحيح است.
756-
اگر كسى يقين كند خونى كه در بدن يا لباس او است خونى است كه نماز با آن صحيح
مىباشد- مثلًا يقين كند خون زخم يا دمل است- چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده
كه نماز با آن باطل است، نمازش صحيح مىباشد؛ ولى احتياط مستحب است كه آن نماز را
دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته است قضاء نمايد.
757-
اگر كسى نجس بودن چيزى را فراموش كند، و بعضى از اعضاء وضوء او با رطوبت مسريه به
آن چيز برسد، و در همان حال غفلت وضوء بگيرد و نماز بخواند، و بعد از نماز متوجه
واقعه شود، نماز او از جهت بطلان وضوئش باطل مىباشد؛ مگر اينكه طورى باشد كه با
وضوء گرفتن اعضاء وضوء او نيز پاك شده باشد.
و
همچنين اگر جايى از بدنش با رطوبت مسريه به چيزى كه نجس بودن آن را