1235- اگر بترسند دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن
او را بيرون آورد و او را مُثله كند- يعنى گوش يا بينى يا اعضاء ديگر او را ببرد-
چنانچه دفن او در جايى كه دشمن به آن دسترسى نداشته باشد و يا دفن او به گونهاى
كه براى دشمن مشتبه شود و نتواند قبر او را پيدا كند ممكن نباشد، بايد به طورى كه
در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند، و همچنين است اگر بترسند كه دشمن
بدون مثله كردن او را از قبر بيرون اندازد.
1236-
در دفن ميّت قصد قربت شرط نيست، پس اگر بچّه با رعايت شرائط دفن ميّتى را دفن كند
صحيح است، و مجزى مىباشد.
1237-
اگر زن كافره حامله بميرد و بچه در شكم او مرده باشد، يا هنوز روح به بدن او داخل
نشده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به
قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله باشد، و يا شكم او را شكافته و بچّه را
بيرون آورند، و در قبرستان مسلمين دفن كنند.
1238-
جائز نيست ميّت مسلمان را در قبرستان كفّار يا ميّت كافر را در قبرستان مسلمين دفن
كنند؛ ولى اگر كافر و مسلم مشتبه شوند، بايد همه را در قبرستان مسلمين دفن كنند.
1239-
دفن ميّت مسلمان در جايى كه بىاحترامى به او باشد- مانند جايى كه خاكروبه و كثافت
مىريزند- جائز نيست.
1240-
دفن ميّت در جاى غصبى و زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن وقف شده است جائز
نيست.
1241-
اگر ميّت را در ملك ديگرى بدون اذن او دفن كنند، بر صاحب ملك واجب نيست- و لو چيزى
در عوض به او بدهند- به ماندن ميّت در ملكش راضى شود، اگرچه بدون عدوان و به سبب
جهل يا نسيان ميّت را در آنجا دفن كرده باشند، پس صاحب ملك مىتواند شخصاً يا با
مجبور كردن اولياء ميّت قبر را نبش كند و ميّت را بيرون آورد؛ و امّا اگر اجازه
بدهد ميّت را در ملك او دفن كنند، جائز نيست بعد از دفن از اذن خود برگردد، چه اذن
او در مقابل عوض باشد يا نه؛ ولى اگر قبل از دفن از اذن