يكى نباشد، واجب است به فتوايى كه در زمان متأخر
نقل شده است عمل شود، مثلًا اگر يكى از آن دو نفر بگويد قبل از يك سال چنين
شنيدهام و ديگرى بگويد قبل از يك ماه چنين شنيدهام، واجب است مقلد بر اساس خبر
دوم عمل كند؛ و اما اگر زمان نقل آنها يكى باشد، لازم است مقلّد به مرجّح وثوقى-
مثلًا به گفتار هر كدام از آن دو كه أوثق و أورع است- عمل كند؛ و چنانچه از اين
حيث هم مساوى باشند، عمل به قول هيچكدام از آنها جائز نيست، بلكه تا زمان كشف واقع
مكلّف بايد به احتياط عمل كند.
44-
تا انسان يقين نكند كه فتواى مجتهد عوض شده است، مىتواند به آنچه در رساله او
نوشته شده عمل نمايد؛ و اگر احتمال دهد كه فتواى او عوض شده است، جستجو لازم نيست.
45-
اگر مجتهد اعلم در مسألهاى فتوى ندهد، و بفرمايد احتياط آن است كه فلان طور عمل
شود- مثلًا بفرمايد احتياط آن است كه در ركعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبيحات
اربعه «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ
اللَّهُ اكْبَرُ» بگويند- مقلّد يا بايد به اين احتياط كه احتياط واجب نام دارد
عمل كند و سه مرتبه تسبيحات اربعه را بگويد؛ و يا بايد به فتواى مجتهدى كه علم او
از مجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهاى ديگر بيشتر است عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه
گفتن را كافى مىداند مىتواند يك مرتبه بگويد، و همچنين است اگر مجتهد اعلم
بفرمايد مسأله محل تأمّل يا محل اشكال است.
46-
اگر مجتهد اعلم بعد از آنكه در مسألهاى فتوى داده احتياط كند- مثلًا بفرمايد اگر
ظرف نجس را يك مرتبه در آب كر بشويند پاك مىشود، هرچند احتياط است كه سه مرتبه
بشويند- مقلد او نمىتواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگر رفتار نمايد، بلكه يا
بايد به فتوى عمل كند يا به احتياط بعد از فتوى، كه آن را احتياط مستحب مىگويند؛
مگر در صورت اتحاد در فتوى.
47-
تقليد از ميت ابتداءً جائز نيست.
48-
اگر مجتهدى كه مكلّف از او تقليد مىكند از دنيا برود، مكلّف بايد پس از فوت آن
مجتهد از مجتهد زنده تقليد نمايد؛ ولى شخصى كه در مسألهاى به فتواى