اسم الکتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 158
ذكر كرده است، اكتفا مىكنيم؛
زيرا اين بيان براى [مقصود] اين فصل كافى است.[1]
وى
مىنويسد: در سال (611 قمرى) در بغداد، محضر نقيب ابى جعفر يحيى بن محمد علوى
البصرى حاضر شدم، پيش او گروهى [نشسته بودند] يكى از آنها غانى ابو الفرج را
مىخواند تا به [شرح حال] مغيره بن شعبه رسيد.
هركسى
درباره مغيرة سخنى گفت.
برخى
مغيره را نكوهش و برخى ستايش كردند و عدهاى هم سكوت كردند [در ادامه] برخى فقهاى
شيعه كه تا حدودى به ديدگاه اشعرى در علم كلام آگاه بودند، گفتند: از نظر اشعرى
بايد از سخن گفتن درباره صحابه و از مشاجراتى كه بين آنها رخ داده است خوددارى
شود؛ زيرا، ابو المعالى جوينى گفته است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله از اين
كار نهى كرده و فرمودهاند:
أياكم
و ما شجر بين صحابتى؛
از
نزاع و درگيرى كه بين اصحابم رخ داده است، خوددارى كنيد.
و
قال:
دعوا
لي أصحابي، فلو أنفق أحدكم مثل احد ذهبا لما بلغ مدى حدّهم و لا نصيفه،
از
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله روايت شده است كه اصحابم را به خودم واگذاريد، اگر
يكى از شما طلايى به وزن كوه احد انفاق كند، به نصف درجه آنها نمىرسيد.
و
قال:
أصحابي
كالنجوم، بأيّهم، اقتديتم اهتديتم،
اصحاب
من مانند ستارگان درخشان هستند به هركدام از آنها اقتدا كنيد، هدايت مىشويد.
[1] . ابن ابى الحديد، شرح نهج
البلاغة، ج 22، ص 10- 30.
اسم الکتاب : عدالت صحابه در پرتو قرآن، سنت و تاريخ المؤلف : محسنى، شيخ محمد آصف الجزء : 1 صفحة : 158