با حذف نقطه ها به دوستان بگوييد بر حروف نقطه بگذارند.
با من بودى منت نمىدانستم
چون من ز ميان شدم ترا دانستم
تا من بودى منَت نمىدانستم
دو شعر
من بمردن راضى ام پيشم نمىآيد أجل
بخت بد بين كز اجل هم ناز مىبايد كشيد
السلام اى بعد ما آينده گان رفتنى
بر شما بادا مبارك منزل نا ماندنى
حديث اختراعى
سئل عن ميكائيل (ع) هل خلق الله كلاما بالفارسية قط؟ قال: كلمة واحدة: «چه كنم با مشت خاكى، جز اينكه ببخشم و بيامرزم او را».
از معادن
اگر ز نقطه موهوم آمده دهنى
دهان توست در آن نقطه هم بود سخنى
نمود لعل تو اثبات ذات جوهر فرد
كه بينم آن دهن و بشنوم از آن سخنى
.....
صاحب نظرى گفت به فرزند خلف
دنيا طلبى به هند و عقبى به نجف
خواهى كه نه دنيا و نه عقبى باشد
رو تو به صفاهان كه شود هر دو تلف
آيهاى قرآن كه ما را دل كش است
ششهزار وششصد وشصت وشش است
در فاتحة الكتاب نام شيطان
هفت است كزو نماز يابد نقصان
باشد دلل و هرب، كيوم است و كنع
ديگر كنس و تعين و بعل نيك بدان