1-
«يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ
يَسْتَهْزِؤُنَ» (يس: 30)؛ افسوس بر بندگان كه هيچ رسولى براى آنان نيامد مگر اين كه
به او استهزاء و توهين كردند.
شما
به آياتى كه لفظ قليل را ذكر كرده، مراجعه كنيد تا بدانيد كه مشتريان إيمان و شكر
و افعال خوب همه دسته قليل هستند و بس!
عجب
شايد
در بيشتر از شصت آيه قرآن مجيد أكثريت مردم به عدم إيمان و عدم علم و عدم ذكر و
عدم شكر و به فسق و كفر و جدل و كراهت و جهل و ضلالت و شرك و عدم عقل (تعّقل) و
نشيندن و غير آنها محكوم شدهاند.
و
با إطمينان مىشود إدعا كرد كه قرآن أكثريت إنسانها را از إستفاده كردن از أديان
آسمانى بدور دانسته است. و اين كه مؤمنين و عاملين كم بودهاند.
ممكن
است بگوييم: بلى تاكنون چنين بوده و آيات قرآن دليل قاطع بر اين مطلب مىباشد.
ولى
اگر مهدى صاحب زمان- كه أكثر مسلمانها به ظهور و يا آمدن او در آينده معتقدند
[1] - اين تصريح به واقعيت حكايت از قدرت خداوند و
استغناى او از إيمان إنسان و همه مخلوقات عاقل دارد. و همه مخلوق او هستند. و لذا
براى تشويق مردم به إيمان او هيچ مبالغه اى نفرموده است.